پایان پذیر

/pAyAnpazir/

معنی انگلیسی:
determinable, temporal

لغت نامه دهخدا

پایان پذیر. [ پ َ ] ( نف مرکب ) خاتمه پذیر. تمام شدنی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) خاتمه پذیر تمام شدنی .

فرهنگ عمید

آنچه پایان داشته باشد و به پایان برسد، پایان پذیرنده، تمام شدنی.

جدول کلمات

تمام شدنی

پیشنهاد کاربران

کوجایی
تو چرا دوسم نداری لعنتی
نفس وزندگی وعمر
عشق دوطرفه
بودن با من عرض میخاد
لیاقت نداری
برو با یار دیرینت
حالم ازت بهم میخوره
برو بمیر
پایان پذیر
تمام شدنی
متنا هی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس