پذیرنده

/pazirande/

معنی انگلیسی:
receptor, acceptor

لغت نامه دهخدا

پذیرنده. [ پ َ رَ دَ / دِ ] ( نف ) قابل. قبول کننده :
پذیرنده هوش و رای و خرد
مر او را دد و دام فرمان برد.
فردوسی.
ای عطابخش پذیرنده و خواهنده سپاس
رای تو خوبی وآئین تو فضل و احسان.
فرخی.
|| استقبال کننده. مستقبل. پیشباز کننده.
- پذیرنده پند ؛ نیوشنده آن :
که چون بنده بر پیش فرزند تو
بباشم پذیرنده پند تو.
فردوسی.
به اندرز من سربسر گوش دار
پذیرنده باش و به دل هوش دار.
فردوسی.

فرهنگ فارسی

( اسم . پذیرفتن ) ۱- قبول کننده قابل مستعد . ۲- پیشباز کننده استقبال کننده. یا پذیرند. پند . نیوشند. پند پند پذیر .

فرهنگ عمید

قبول کننده.

فرهنگستان زبان و ادب

{acceptor} [شیمی] ویژگی گونه ای شیمیایی که زوج الکترون می گیرد
{compliant} [روان شناسی] ویژگی فردی که دارای پذیرندگی است
{thematic} [زبان شناسی] مربوط به نقش معنایی موضوع ها در جمله
{theme} [زبان شناسی] در دستور زایشی، یکی از نقش ها یا حالت های معنایی گروه های اسمی که نشان دهندۀ کنش یا وضعیت یا تملک پذیری آن گروه اسمی در جمله است

دانشنامه عمومی

پذیرنده (نیم رسانا). پذیرنده ( به انگلیسی: Acceptor ) به اتمی گفته می شود که اگر به عنوان ناخالصی به نیمه رسانا افزوده شود، نیمه رسانای مثبت درست می کند.
برای نمونه، اگر به نیمه رسانای سیلیسیمی ( سیلیسیم در گروه چهار جدول تناوبیست ) ، ناخالصی از گروه سوم مانند بور، آلومینیوم، ایندیوم یا گالیم افزوده شود، این ناخالصی جای سیلیسیم را در ساختار می گیرد. از آنجا که 3 الکترون در لایه آخر این ناخالصی ها برای ایجاد پیوند باشنده هستند، 3 پیوند با اتم سیلیسیم همسایه می دهند. اما چون سیلیسیم 4 الکترون برای پیوند دارد، یک الکترون از اتم سیلیسیمی در همسایگی ناخالصی بسوی آن می رود تا به آن افزوده شده و با الکترون چهارم سیلیسیم پیوند بدهد. جدایش این الکترون از اتم همسایه، یک حفره الکترونی که بار مثبت دارد از خود بجا می گذارد. از آنجا که بار الکتریکی کل ساختار باید خنثی بماند، دوباره الکترونی از اتمی همسایه در ساختار جدا می شود تا حفره را پر کند. اما این کار دوباره حفره ای دیگر به وجود می آورد. ازینرو می توان تصور کرد که حفره ها در ساختار در حال حرکتند و چون بار الکتریکی مثبت دارند، حامل بار الکتریکی اند.
عکس پذیرنده (نیم رسانا)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

پَذیرَنْدِه (receptor)
در زیست شناسی، نواحی متمایزی از غشاهای یاخته ای یا نواحی درون سلول با انتقال دهنده های عصبی، هورمون ها، و داروها برهم کنش دارند. این برهم کنش ها فعالیت های بدن را کنترل می کنند. مثلاً آدرنالین تکانه های عصبی را به گیرنده های دستگاه عصبی سمپاتیک انتقال می دهد و در نتیجه، این دستگاه پاسخ ویژه ای به هیجان و ترس می دهد. انواع دیگر پذیرنده ها، مانند پذیرندۀ حس درونی، در ماهیچه ها، زردپی ها، و مفصل ها قرار دارند و اطلاعات مرتبط با موقعیت بدن و انقباض ماهیچه ها را به مغز می رسانند.

مترادف ها

accepter (اسم)
پذیرنده، قبول کننده

acceptor (اسم)
پذیرنده، قبول کننده

receiver (اسم)
پذیرنده، گیرنده، خریدار مال دزدی، دریافت کننده، دستگاه گیرنده، متصدی دریافت

فارسی به عربی

قابل

پیشنهاد کاربران

پذیرنده
مستعد پاسخگویی
شایسته پاسخگویی
آماده پاسخگویی به نیازها و خواست ها

بپرس