پرسا


مترادف پرسا: پرسان، پرسشگر، پرسنده، جویا، متفحص

فرهنگ اسم ها

اسم: پرسا (دختر) (فارسی) (تلفظ: porsā) (فارسی: پرسا) (انگلیسی: porsa)
معنی: پرسان، جویان، پرسشگر، پرسنده، جستجوگر، نرم و لطیف مانند پر
برچسب ها: اسم، اسم با پ، اسم دختر، اسم فارسی

لغت نامه دهخدا

پرسا. [ پ ُ ] ( نف ) صفت فاعلی دائمی. پرسنده. خبرگیرنده. پرسان. سائل.

فرهنگ فارسی

پرسیدن
( صفت ) جویا پرسا پرسنده متفحص خبر گیرنده .

فرهنگ معین

(پُ ) (ص فا. ) جویا، پرسنده .

فرهنگ عمید

= پرسیدن

فرهنگستان زبان و ادب

{cirrus} [علوم جَوّ] ابری به شکل رشته های ظریف سفید یا تکه ها یا نوارهای باریک عمدتاًً سفید جداازهم؛ این ابر جلوه ای ریسه دار یا گیسودار یا ابریشمی یا هر دو را دارد

گویش مازنی

/peressaa/ ایستاده

پیشنهاد کاربران

پُرسا:سؤال برانگیز.
نمونه:درسکوت پُرسای گل محمد خان عمو عنان اسب را سست کرد. ( کلیدر ج۸ص ۲۲۹۲ ) محمدجعفر نقوی
اسمم پرساست و خوشحالم و در جایی که زندگجی میکنم هیچکس هم اسم من نیست
اسمم پرساست و اسمم رو دوس دارم معنی پرسا یعنی نرم و لطیف مانند پر
مثل پر لطیف و سبک
مثل پر نازک و لطیف
به لطافت پر
به مانند پر
پَرسا. ( علوم زمین و هوا شناسی ) ابری به شکل رشته های ظریف سفید یا تکه ها یا نوارهای باریکِ عُمدتاً سفیدِ جدا از هم؛ این ابر جلوه ای ریسه دار یا گیسو دار یا ابریشمی یا هر دو را دارد. معنیِ لُغویِ این واژه،
...
[مشاهده متن کامل]
که از واژهٌ پَر و پسوندِ سا بوجوده آمده، شبیهِ پر می باشد. مترادفِ پَرسا در زبان انگلیسی Cirrus است.

بپرس