پرچم دار

/parCamdAr/

مترادف پرچم دار: پیشاهنگ، پیشتاز، پیشرو، پیشقراول، متقدم، بیرقدار، طلایه دار، علمدار

معنی انگلیسی:
flagman, standard, bearer, leader or pioneer, having a flag, bearing a standard, staminate, standrard - bearer, [fig.] leader, standard-bearer

واژه نامه بختیاریکا

بِیرَق کَش

مترادف ها

staminate (صفت)
پرچم دار، دارای جرثومه نر

ensign (اسم)
اشاره، نشان، گروه، دسته، پرچم، علم، ناوبان دوم، پرچمدار، نشان افتخار، نشان رسمی، سربازی که حامل پرچم است

gonfalonier (اسم)
پرچمدار، برنده پرچم

vexillary (اسم)
پرچمدار

فارسی به عربی

رایة

پیشنهاد کاربران

flagship phone:
موبایل پرچمدار
علمدار
Standard bearer
شخصی که پرچم را حمل می کند و یا شخص پیشرو در یک مثلا کمپین و یا محصول تاپ یک کمپانی
Flagship
به محصولات رده بالای شرکت ها میگن

بپرس