دیکشنری
مترجم
بپرس
پسرعمو
/pesar~amu/
معنی انگلیسی
:
cousin
,
cousin
,
son of a paternal uncle
,
first cousin
لغت نامه دهخدا
پسرعمو. [ پ ِ س َ ع َ ] ( اِ مرکب ) رجوع به پسرعم شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) پسر عمو پسر برادر پدر.
فرهنگ عمید
پسرعم، عموزادۀ مذکر، پسربرادر پدر.
پیشنهاد کاربران
پسر عمو
Son uncle
Baby uncle
cousin
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها