پسوند
/pasvand/
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
( اسم ) قسمت موخر کلمه که جزو ریشه نباشد مقابل پیشوند .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه آزاد فارسی
پَسوند
در اصطلاح زبان شناسی و دستور زبان، تکواژی که در آخر کلمۀ پایه می آید و شکل دستوری و معنای آن را تغییر می دهد. مثلِ «ی»، «گاه»، «ش» در کلمات «شیرازی»، «کارگاه»، «روش». پسوندها، به اعتبار معنی خود، کلمۀ مشتقّی می سازند که عبارت اند از ۱. پسوند اسم ساز، که به صفت یا ضمیر افزوده می شود و آن را به اسم تبدیل می کند. مثلِ: «یِ» حاصل مصدری در کلماتِ «زشتی»، «دوستی»؛ ۲. پسوند تصغیر، که در انتهای اسم می آید و به آن مفهومِ کوچکی می دهد. مثلِ: «ک»، «چه» در «پسرک»، «باغچه»؛ ۳. پسوند شباهت، که با کلمۀ قبل از خود قیدِ شباهت می سازد. مثلِ «وار»، «انه»، «آسا» در کلمات «مردوار»، «عاشقانه»، «برق آسا»؛ ۴. پسوند صفت ساز، که به انتهای بن فعل یا اسم می پیوندد و صفت می سازد. مثلِ «ی»، «ان»، «ـه» در کلماتِ «شیرازی»، «گریان»، «کوفته»؛ ۵. پسوند مکان، که با اسم قبل از خود قید مکان می سازد. مثلِ «گاه»، «ستان»، «زار» در «دانشگاه»، «لاله زار»، «گلستان»؛ ۶. پسوند نسبت، که با کلمۀ قبل از خود صفت نسبی می سازد. مثلِ «ین»، «ینه» در «پشمین»، «زرینه». نیز ← پیشوند
در اصطلاح زبان شناسی و دستور زبان، تکواژی که در آخر کلمۀ پایه می آید و شکل دستوری و معنای آن را تغییر می دهد. مثلِ «ی»، «گاه»، «ش» در کلمات «شیرازی»، «کارگاه»، «روش». پسوندها، به اعتبار معنی خود، کلمۀ مشتقّی می سازند که عبارت اند از ۱. پسوند اسم ساز، که به صفت یا ضمیر افزوده می شود و آن را به اسم تبدیل می کند. مثلِ: «یِ» حاصل مصدری در کلماتِ «زشتی»، «دوستی»؛ ۲. پسوند تصغیر، که در انتهای اسم می آید و به آن مفهومِ کوچکی می دهد. مثلِ: «ک»، «چه» در «پسرک»، «باغچه»؛ ۳. پسوند شباهت، که با کلمۀ قبل از خود قیدِ شباهت می سازد. مثلِ «وار»، «انه»، «آسا» در کلمات «مردوار»، «عاشقانه»، «برق آسا»؛ ۴. پسوند صفت ساز، که به انتهای بن فعل یا اسم می پیوندد و صفت می سازد. مثلِ «ی»، «ان»، «ـه» در کلماتِ «شیرازی»، «گریان»، «کوفته»؛ ۵. پسوند مکان، که با اسم قبل از خود قید مکان می سازد. مثلِ «گاه»، «ستان»، «زار» در «دانشگاه»، «لاله زار»، «گلستان»؛ ۶. پسوند نسبت، که با کلمۀ قبل از خود صفت نسبی می سازد. مثلِ «ین»، «ینه» در «پشمین»، «زرینه». نیز ← پیشوند
wikijoo: پسوند
مترادف ها
پسوند، پسوندی
پسوند، پسوندی، پساوند
پیشنهاد کاربران
پشتکلائی
یعنی پشتکلائی
پساوند، از پس + آوند ( با حذف آ ) ، آنچه در پس آید، آنچه بعد از چیزی آید
( دستور زبان ) : تکواژهایی را گویند که به تنهایی معنایی ندارند و تنها با چسبیدن به واژگان دیگر معنا می یابند و به آنها معنای جدیدی می بخشند. ( گر، بان، چی، دار، ور، گار و. . . )
... [مشاهده متن کامل]
مثال : کار + گر : کارگر، باغ + بان : باغبان
( دستور زبان ) : تکواژهایی را گویند که به تنهایی معنایی ندارند و تنها با چسبیدن به واژگان دیگر معنا می یابند و به آنها معنای جدیدی می بخشند. ( گر، بان، چی، دار، ور، گار و. . . )
... [مشاهده متن کامل]
مثال : کار + گر : کارگر، باغ + بان : باغبان