پلورالیسم

/polorAlism/

فرهنگ معین

(پُ ) [ انگ . ] (اِ. ) کثرت باوری ، نظریه ای که به لزوم کثرت عناصر و عوامل در جامعه و مشروعیت منافع آن ها باور دارد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پلورالیسم (کثرت انگاری) نسبت به دین، نظریه ای است که برخی از دانشمندان و متکلمین غربی با تأثیرپذیری از دیدگاه خاصی در پاسخ به بعضی مسائل عقیدتی و همچنین برای حل برخی از مشکلات اجتماعی ارائه می دهند.
پلورالیسم در لغت به معنای کثرت و جمع در مقابل تفریق و کاهش است. در اصطلاح نام مکتب اصالت تکثر است که پیروان آن مدعی هستند: «حق های مختلف داریم» یعنی هیچ مکتبی برتر از مکتب دیگر نیست و هیچ مکتب دینی بر مکتب غیردینی برتری ندارد.»
تورانی، علی، پلورالیسم دینی و چالش ها، ص ۷، تهران، نشر مرشد، ۱۳۸۱.
پیشینه پلورالیسم را شاید بتوان به نیمه قرن ۲۰ ارجاع داد، این مفهوم برای نخستین بار زمانی در جهان مسیحیت مطرح شد که فرقه های گوناگون مسیحی با مهاجرانی مواجه شدند که در پذیرش مسیحیت گردن نمی نهادند، ایستادگی آنها متکلمان مسیحی را به چالش کشاند. آنها که قرن ها شعار می دادند بیرون از کلیسا هیچ نجاتی وجود ندارد، درحالی که می دیدند در پیروان ادیان دیگر انسان های صالحی وجود دارد. به این ترتیب در جنگ جهانی دوم، کارل رانر متکلم کاتولیک این نظریه را مطرح کرد که برخی "مسیحیانِ بی نامند" یعنی کسانی که زندگی و اخلاق خوبی دارند در حقیقت مسیحی اند، هرچند در ظاهر مسیحی نباشند و با ارائه این نظریه شمول گرایانه زمینه پیدایش پلورالیسم فراهم شد.
رجبی نیا، داود، حقانیت یا نجات، ص۱۰-۸، قم، مرکز پژوهش های صدا و سیما، ۱۳۷۹.
مک لنن در کتاب خود از سه سطح گسترده کثرت گرایی یاد کرده است، که هر کدام مبتنی بر مطالبی می باشند. برای فهم بهتر معنای کثرت گرایی به آن اشاره می کنیم:
← مبنای کثرت گرایی روش شناختی
...

دانشنامه آزاد فارسی

پیشنهاد کاربران

pluralism : پلورالیسم
تکثرگرایی ( پلورالیسم، کثرت انگاری، یا کثرت باوری ) نسبت به دین، نظریه ای است، که برخی از دانشمندان و متکلمین غربی با تاثیرپذیری از دیدگاه خاصی در پاسخ به بعضی مسائل عقیدتی و همچنین برای حل برخی از مشکلات اجتماعی ارائه می دهند.
...
[مشاهده متن کامل]

تکثرگرایی به طور کلی نظریه ای است، که به لزوم کثرت عناصر و عوامل در جوامع و مشروعیت منافع آن ها باور دارد. پلورالیسم به مکتبی گفته می شود که �حقیقت�، �نجات� و �رستگاری� را منحصر در یک تفکر، دین، فرهنگ واجتماع … نمی داند، بلکه همهٔ این مؤلفه ها را مشترک بین همهٔ مکتب ها می داند؛ به نحوی که در همهٔ آنها چه به صورت برابر و چه به صورت نابرابر توزیع شده است؛ بنابراین از نظر پلورالیسم، هیچ فرهنگ، اندیشه و دینی بر سایر فرهنگ ها، اندیشه ها و ادیان، برتری ندارد و پیروان هر آئینی در صراط مستقیم هستند و همهٔ آن ها از نجات، حقیقت و رستگاری برخوردارند.
اصطلاح شناخته شده پلورالیسم از فرهنگ غربی گرفته شده است و ابتدا در سنن کلیسایی مطرح بود؛ در مورد شخصی که دارای چند منصب کلیسایی بود اصطلاح پلورالیسم را به کار می بردند. اما امروزه در عرصهٔ فرهنگی، به این معناست که در یک عرصه فکری و مذهبی، عقاید و روش های گوناگونی مورد قبول باشد. از همین جاها بود که بحث پلورالیسم دینی مطرح شد؛ بنابراین، مفاد پلورالیسم دینی از آثار و کشفیات عصر جدید است.
امتداد جریانات فکری قرون وسطی در دوران جدید هم قابل ردیابی است. در اخلاق مدرن یهودی، با وجود کسانی که تا حد زیادی خواهان تداوم ارزش های سنتی بودند، نهضت اخلاقی موسار به رهبری ربی سالانتر، در قرن نوزدهم از الهیات عصر روشنگری تأثیر پذیرفت. درحالی که راست کیشان یهودی، بر مجزا بودن اخلاق یهودی به عنوان یک اخلاق دینی از اخلاق و منطق کانت تأکید می کردند، اصلاح طلبان نظیر موسی مندلسون و موریتزلازاروس مدعی بودند که اخلاق یهودی کاملاً منطبق با اساس اخلاق کانتی و دنباله رو آن است. تا پیش از سال ۱۷۸۹ در اروپا و مدت ها پس از آن در جهان اسلام، یهودیان به هیچ وجه مجاز به شرکت در کارهای فرهنگی و تهذیب جوامع خویش نبودند. پس از آن سال ها، هنگامی که انجام دادن این امور برای یهودیان ممکن شد، آنان با شیفتگی زیاد از آن استقبال کردند. این فضای باز فرهنگی و مشارکت بیشتر مردم در امور فرهنگی، یکی از مهمترین ویژگی هایی است که یهودیت معاصر را از یهودیت قرون وسطی متمایز می کند. دیگر ویژگی متمایز کننده یهودیت این دوران، شیوهایی است که بر اساس آن، این آیین به جنبش ها، گرایش ها و حتی فرقه هایی رقیب متعدد تبدیل شده است. از این رو، آن گونه که در قرون وسطی اعمال می شد اگر هم در مواردی دیدگاه های گوناگون وجود داشت، ذاتاً در جهت یک نظر و عقیده قرار می گرفت؛ البته این نظر، خلاف عقیدهایی است که یهودیت را از ابتدا آیینی وفادار به پلورالیسم می داند.
پلورالیسم دینی در دهه های اخیر با کار جان هیک در جهان مسیحی بالا گرفت. او می دید که بسیاری از غیر مسیحیان تحت تأثیر ادیان دیگر، انسان هایی پاک و بی آزار بار آمده اند، بنابراین گفت: پس نگوییم که مسیح خداست و فقط به وسیلهٔ او می توان به بهشت رسید! چرا که اگر قرار باشد تنها گروه مسیحیان به بهشت بروند، پس عمل خیر بقیه چه می شود؟
لوازم پلورالیسم دینی
امروزه از پلورالیسم دینی معنای دیگری منظور می شود که با معنای اصلی متفاوت است، و آن اینکه حقیقت مطلق، نجات و رستگاری را منحصر در یک دین و مذهب و پیروی از یک شریعت و آئین ندانیم بلکه معتقد شویم که حقیقت مطلق، مشترک میان همه ادیان است و ادیان مذاهب، شریعت ها و آیین های مختلف، جلوه های گوناگون حق مطلق اند و در نتیجه همه ادیان و مذاهب، به نجات دست می یابند.
انحصارگرایی و شمول گرایی
در دنیای غرب، در برابر پلورالیسم دینی، دو مکتب فکری دیگر، با عنوان انحصار گرایی و شمول گرایی نیز مطرح است. انحصار گرایی بر آن است که راه نجات و رستگاری در یهودیت سپس در مسیحیت تأثیر پذیرفته است. نه از آن روی که حقیقت ناب تنها در آئین مسیحیت یافت می شود بلکه از آن روی که تجلی الهی، منحصراً در مسیح واقع شده است ( در اعتقاد مسیحیان، عیسی مسیح و خداوند یکتا دارای یک ذات هستند ) و چون راه نجات، در گرو عنایت و لطف الهی است که از طریق تجلّی او بر بشر دست یافتنی است و نیز تجلّی خداوند شخصی بوده و فقط در مسیح رخ داده است، پس راه نجات منحصراً در آیین مسیحیت است. کارل بارت متکلم مسیحی پیرو آئین پروتستان از طرفداران این نظریه است.
از دیدگاه شمولگرایی فقط یک راه رستگاری وجود دارد و این راه خاص، صرفاً در یک دین و مذهب خاص، قابل شناخت نیست و در عین حال، همه می توانند در این راه قدم بگذارند هر چند که به شرایط خاصی که در آن دین مطرح شده است گردن ندهند. شمول گرایی، این اصل کثرت گرایی را که لطف و عنایت خداوند به روش های مختلف در مورد پیروان ادیان گوناگون تجلی یافته است را نیز قبول دارد. هر کس می تواند رستگار شود هر چند از اصول اعتقادی دین حق، چیزی نشنیده باشد. کارل رانر متکلم مسیحی پیرو مذهب کاتولیک از طرفداران این نظریه است.
تعریف پلورالیسم دینی
تعریف کاملی که بر اساس آن، ویژگی های مورد اتفاق برای پلورالیسم دینی در نظر بگیریم، وجود ندارد اما دست کم چند نوع کاربرد مختلف برای این واژه سراغ داریم:
کاربرد اول ) پلورالیسم دینی به معنای مدارا و همچنین همزیستی مسالمت آمیز برای جلوگیری از جنگها و تخاصمات است؛ به عبارت دیگر، کثرت ها به عنوان واقعیت های اجتماعی پذیرفته شوند و مصلحت جامعه، این نیست که به جان هم بیفتند بلکه باید همزیستی داشته باشند نه اینکه با هم یکی شوند. در قلمرو ادیان و مذاهب هم، دو فرقه، در عین حال که گرایش های خاص و متفاوت از هم دارند، به هم احترام می گذارند و عملاً با یکدیگر درگیر نمی شوند در عین حال که هر کسی نظر خودش را صحیح و نظریه بقیه را نادرست می داند اما در عمل، برادرانه زندگی می کنند.
“برخی، تسامح ( Tolerance ) را غیر از پلورالیسم می دانند و می گویند در تسامح، انسان آزادی و حقوق دیگران را محترم می شمارد اگرچه معتقد باشد که همه حقیقت پیش خود اوست. “
این تعریف از پلورالیسم سه گونه تفسیر را متحمل است:
اول آنکه متدینان با روش عقلی و منطقی و خردپذیر، باید به بررسی اصول دینی تمام ادیان بپردازند و با ضوابط معرفت شناسی و منطقی، به سایر ادیان، گوش فرا دهند تا به دین صحیح تر نایل آیند.
دوم آنکه تفسیر تبادل نظر و گفتگوی بین الادیان از منظر روانشناسانه؛ بدین معنا که متدینان ادیان و مذاهب مختلف، با احساس همدلی و شرح صدر، برای تقریب قلبی و باطنی با یکدیگر به گفتگو بنشینند و با تسامح، برای زوال تشنج های اجتماعی، حلقه هایی ترتیب دهند، گرچه هیچ گاه به نتایج یکسان معرفت شناختی نایل نیایند.
سوم آنکه رویکرد گفتگوی بین الادیان بر اساس تردید در معتقدات دینی خود باشد.
این تفسیر با چنین پیش فرض علاوه بر آنکه نظام گفتگو را برهم می زند و اصل مسئله را محو می سازد، با دستاوردهای مکتب اهل بیت ( خانواده محمد پیامبر مسلمانان ) نیز ناسازگار است. علی در باب استقامت در دین و حفظ آن می گوید: افضل السعاده استقامه الدین ( غررالحکم، ص۸۵ )
کاربرد دوم ) اینکه، دین واحدی از طرف خداوند آمده که چهره های مختلفی دارد؛ مسیحیت، یهودیت و اسلام و زرتشتیت به معنای خاص، همه ادیان، چهره های یک حقیقت هستند. اختلاف در جوهر ادیان نیست بلکه در فهم دین است. کسانی به گونه ای آن امر الهی را فهمیدند و یهودی شدند، عده ای دیگر، به شکل دیگری فهمیدند و مسیحی شدند و کسانی، به شکل دیگری فهمیدند و مسلمان شدند. نباید بگوئیم که این مذهب، درست است و آن نادرست. یا این دین درست است و دیگری نادرست. اصلاً این بحث ها، جایی ندارد. برای اینکه هر کس، طبق ذهنیت و شرایط خود، درکی از این واقعیت دارد. آنچه در اختیار ماست، فهم های مختلفی است که به صورت قاطع نمی توان ادعا کرد که کدام بهتر یا درست است. البته با یک قراینی می توان فهمی را بر فهم دیگر ترجیح داد. ما صراط مستقیم نداریم بلکه صراط های مستقیم داریم. این پلورالیسم: یعنی پذیرفتن چند نوع فهم و چند نوع برداشت و چند نوع معرفت نسبت به یک حقیقت واحد، حتی اگر با یکدیگر متضاد باشند.
کاربرد سوم ) نظر دوم دست کم به صورت فرض حقیقت واحدی به نام اسلام را نزد خدا می پذیرفت که حق است منتهی ما به آن دسترسی نداریم و لذا هر کسی هر چه می فهمد، همان حق است. اما دیدگاه سوم، دیدگاه دیگری است و آن اینکه اصلاً، حقایق هم حقایق کثیرند. در این قلمرو اصلاً با تناقض روبرو هستیم؛ چون نمی شود گفت، وجود و عدم، راست و دروغ هر دو با هم هستند.
کاربرد چهارم ) نوع چهارمی از پلورالیسم نیز هست و آن اینکه: حقیقت، مجموعه ای از اجزا و عناصری است که هر یک از این عناصر در یک دین از ادیان یافت می شود و در این صورت، حقیقت، مطلب واحدی نسبت به یک موضوع واحد نیست و ما هم هیچ دین جامعی نداریم بلکه مجموعی از ادیان، دارای حقیقتند که هر یک سهمی از حقیقت دارند. خلاصه هیچ دینی که جامع همه حقایق و خالص از همه باطل ها باشد، وجود ندارد. نه مسلمان و نه هیچ کس دیگری نمی تواند بگوید که دین من به تمام حقیقت رسیده است.
دیدگاه روح الله خمینی دربارهٔ پلورالیسم دینی
روح الله خمینی، معتقد به سعادت عقلی و حقیقی ( قرب الهی ) است که انسان های اندکی بدان نایل می آیند. به جهنم نیز انسان های کمی وارد می شوند. اکثریت مردم در آخرت، دور از جهنم و در سعادت مادی و حیوانی ـ نه عقلی ـ ماندگار می شوند. �این طور نیست که در جهنم را بازکنند و مدام انسان را به جهنم بریزند؛ خیلی کم هستند که به جهنم بروند؛ چنان که خیلی کم هستند که به بهشت بروند.
منبع : ویکی

چندینه گرایی یا بیشینه گرایی را پیش می نهم، چندینه از نگر دستوری با پسوند صفت ساز "ه" وابستگی به فراوانی و بسیاری چیزی را نشان می دهد ( کثرت ) .
تَکَثُّرگَرایی یا پلورالیسم شمال یکی از موارد زیر است:
تکثرگرایی علمی
تکثرگرایی دینی
تکثرگرایی سیاسی
تکثرگرایی ( فلسفه )
مکتب چندگانه گرایی
تکثر گرایی
پلورالیسم دینی یعنی اینکه حقیقت و رستگاری در دین ویژه ای نبوده ، همه ادیان بهره ای از حقیقت مطلق و غایت قصوی دارند ، در نتیجه پیروی از برنامه های هر یک از آنها می تواند مایه نجات و رستگاری انسان باشد.
...
[مشاهده متن کامل]
بر این اساس نزاع حق و باطل از میان ادیان رخت بر بسته ، خصومت ها و نزاع ها و مجادلات دینی نیز جای خود را به همدلی و همسویی می دهند.

بپرس