پیرغلام

لغت نامه دهخدا

پیرغلام. [ غ ُ ] ( اِ مرکب ) غلام پیر. خدمتگار سالخورده. || خطابی تواضعآمیز که کهتران سالخورده برابر پادشاهان خود راکنند. عنوانی که پیران برابر پادشاه خود را دهند.

فرهنگ فارسی

غلام پیر خدمتکار سالخورده

دانشنامه عمومی

پیرغلام صفتی است برای کسانی که در طی زمان طولانی نسبت به بزرگداشت واقعه کربلا و برپایی مجالس عزاداری امام حسین و سوگواری محرم کوشا بوده اند. این صفت معمولاً علاوه بر جنبه کمّی و زمانی، اشاره به ارادت و اخلاص فرد عزادار نیز دارد. [ ۱]
ویژگی های پیر غلام بودن استمرار در برپایی مجالس عزاداری حسین و اشتهار به این کار است. مسن بودن نیز از دیگر ملزومات پیرغلامی است. در تقدیر از پیرغلامان، داشتن دست کم ۷۰ سال سن به عنوان یکی از معیارهای مشخص پیرغلامی در نظر گرفته می شود. در سالهای اخیر انتخاب پیرغلامان عمدتاً محدود به مداحان بوده است اما پیر غلامان ممکن است روضه خوان یا هرگونه فعالان دیگری در مجالس عزاداری باشند. [ ۲]
در ایران هر ساله در آستانه شروع ماه محرم اجلاسی برای تجلیل از پیر غلامان حسینی برگزار می شود. این اجلاس در ابتدا در سطح ملی بود اما در سالهای اخیر به صورت بین المللی برگزار می شود. تازه ترین اجلاس بین المللی پیرغلامان در مهرماه ۱۳۹۳ در شهر اردبیل و با حضور ۸۰۰ پیرغلام برگزار شد و در آن از ۱۵ پیرغلام ایرانی و ۱۵ پیرغلام خارجی تقدیر شد. [ ۳]
عکس پیرغلام
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

دیرینه ٔ درگاه ؛ خادم پیر قدیم. ( یادداشت مؤلف ) .
سحر هاتف میخانه بدولتخواهی
گفت باز آی که دیرینه ٔ این درگاهی.
حافظ.
پیر غلام: [اصطلاح مداحی ] کنایه از شخصی که در بارگاه اهل بیت، سالها افتخار نوکری داشته و در این راه به پیری رسیده است.

بپرس