ببرد از میان لشکری چاه کن
کجا نام بردند از آن انجمن.
فردوسی.
پی چاهکن در ته چاه زن سر راهزن بر سر راه زن.
ظهوری ( از آنندراج ).
- امثال :چاهکن ته چاه است .
|| ظالم و مکار. ( آنندراج ) ( غیاث ). مجازاً کسی که برای آزار دیگری مکر یا ظلم میکند. ( فرهنگ نظام ). || ( اِ مرکب ) آلتی جهت کندن چاه. ( ناظم الاطباء ).