چقو

لغت نامه دهخدا

چقو. [ چ َ ] ( اِ ) همان چاقو است. ( از آنندراج ). تلفظی از «چاقو» در بعضی لهجه ها. آلتی تیز و برنده ، دارای دسته و تیغه که اقسام کوچک و بزرگ دارد و بعضی اشخاص نیز نوعی از آن را با خود دارند. ( در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ) و رجوع به چاقو شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) آلتی مرکب از تیغ. فولادین و دسته های چوبین و آن برای بریدن و تراشیدن بکار رود.
همان چاقو است . تلفظی از (( چاقو ) ) در بعضی لهجه ها .

واژه نامه بختیاریکا

( چَقّو ) چاقو؛ چاکو؛ کارد؛ برنده

پیشنهاد کاربران

بپرس