چنین گفت زرتشت

دانشنامه عمومی

چنین گفت زرتشت ( به آلمانی: Also sprach Zarathustra ) یک داستان فلسفی و شاعرانه است که فریدریش نیچه، فیلسوف و شاعر آلمانی آن را طی سال های ۱۸۸۳ تا ۱۸۸۵ نگاشته است. شخصیت اصلی این رمان فلسفی شخصی به نام «زرتشت» است که نامش از زرتشت پیامبر ایرانی گرفته شده است. [ ۱] [ ۲] [ ۳] نیچه در این کتاب عقاید خود را از زبان این شخصیت بیان داشته است.
این کتاب که مهم ترین اثر نیچه است حاوی نظریاتی چون «ابرانسان»، «مرگ خدا» و «بازگشت جاودانه» به کامل ترین صورت و مثبت ترین معنی خود است. زرتشت پس از ده سال عزلت در کوه های آلپ احساس می کند که می خواهد شهد خرد خویش را به انسان ها بچشاند، پس به شهر فرود می آید؛ اما مردم به صدای برخاسته از الهام گوش نمی دهند، زیرا جز به کف زدن برای بندبازی های یک بندباز توجه ندارند و به سخنان او که آن ها را نمی فهمند می خندند. پس زردشت باید حواریونی برای خود برگزیند که بتواند «گفتارهای» خویش را که تحقیر آرمان های کهن است و به سبک کتاب های مقدس کهن چون اوستا و انجیل می باشد، خطاب به آن ها بیان کند. نخستین گفتار تمثیلی است با عنوان «سه دگردیسی» که در آن می توان چگونگی تحول روح انسانی را درک کرد، از اطاعت که با نماد شتر نشان داده می شود گرفته تا نفی شدید که با نماد شیر مجسم می شود، و تصدیق محض که کودک تجسم آن است. در گفتارهای بعدی به موضوعات بسیار متنوعی پرداخته می شود: نویسنده با ضعف نفس آدم های کم مایه ای که به رخوت آرام اخلاق پناه می برند؛ با متافیزیک، که جهان را با موعظه تجرید بی اعتبار می کند؛ با جمود کتابی فرهنگی که بیش از حد در خود فرورفته است؛ با ریاضت کشی که انسان را به فکر مرگ می اندازد؛ با کیش دولت پرستی که انسان ها را با تبدیل آن ها به بردگان دستگاهی غیرشخصی خفه می کند؛ و سرانجام با ابتذال اندیشه به مبارزه برمی خیزد. گفتارهای دیگر برعکس، حاوی تصدیقاتی تهییج کننده است: یکی جنگ را به مثابه محرک انرژی انسان ها می ستاید؛ دیگری در دوگانگی شخصیت که ثمره عزلت و تأمل است زیباترین صورت دوستی را مشاهده می کند؛ دیگری در مقابل ارزش های مجرد، ارزش زندگی را می نشاند که غایت خود را در خود دارد؛ و سرانجام در آخرین گفتار، آن سخاوتمندی وافر، فضیلت سالم را که دوست دارد به خود ببخشد تعلیم می دهد.
زردشت بار دیگر به عزلت کوهستان بازمی گردد؛ پس از «ماه ها و سال ها» وعظ خویش را در مخالفت با «ایدئالیست ها» از سر می گیرد: زندگی باید پیروز شود و انسان با پیروزی بر خویش باید خود را از غریزه زیانبار اطاعت خلاص کند تا به تثبیت شادمانه اراده خویش برکشیده شود. پس مجادلات تازه ای با کرنش گران ضعیف در مقابل ترس از خداوند، با نوع دوستان، کشیشان و پرهیزکاران، با کسانی که مساوات را موعظه می کنند، با دانشمندان، شاعرانی که خیالات واهی می آموزند و با سیاستمداران آغاز می شود. نیچه برخلاف این مجادلات، به صورت نوعی میان پرده، سه ترانه باشکوه از زردشت می سازد: «ترانه شبانه» که در آن سرشاری سعادت، که بی وقفه خواستار عطای آن است، ستایش می شود؛ «بالاد» که به ستایش زندگی در حالت طبیعی آن می پردازد؛ «ترانه سوگواری» که سرودی است در تعظیم قدرت طلبی. زردشت سرانجام پس از بزرگداشت خرد انسانی، به مثابه غفلت الهی، و اعتماد به زندگی، یک بار دیگر دوستانش را ترک می کند.
عکس چنین گفت زرتشت

چنین گفت زرتشت (اشتراوس). چنین گفت زرتشت ( به آلمانی: Also sprach Zarathustra ) نام قطعه موسیقی ای از ریشارد اشتراوس، آهنگساز آلمانیست.
کتاب چنین گفت زردشت نوشته فریدریش نیچه فیلسوف و شاعر آلمانی مستقیماً الهام بخش ریشارد اشتراوس ( ۱۹۴۹–۱۸۶۴ ) ، موسیقی دان آلمانی، گردید که در ۱۸۹۶ «پوئم سمفونیک» ی به نام چنین گفت زرتشت ( اپرای ۳۰ ) ساخت که از درخشان ترین آثار این نوع است.
به دلیل استفاده از این بخش اول این قطعه ( طلوع ) در تیتراژ آغازین مجموعه ادیسه فضایی، بخش ابتدایی قطعه به خوبی در فرهنگ عمومی شناخته شده است و اغلب به عنوان نشانه ای از یک واقعه مهم در حال وقوع مورد استفاده قرار می گیرد.
سازهای بادی
• پیکولو
۳ فلوت
۳ ابوا
کر آنگله
• کلارینت در می - بمل
۲ کلارینت در سی - بمل
باس کلارینت
• ۳ باسون
• کنترباسون
سازهای بادی برنجی
• ۶ هورن
• ۴ ترومپت
• ۳ ترومبون
• ۲ توبا
سازهای کوبه ای
تیمپانی
سنج
طبل بزرگ
ناقوس لوله ای
مثلث
• گلوکن اشپیل
کیبورد
• ارگ کلیسا
سازهای زهی آرشه ای
• ۲ چنگ
ویولن I و II
ویولا
ویولن سل
• کنترباس
عکس چنین گفت زرتشت (اشتراوس)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس