چک به دو شیوه خوانده می شود:
1_چَک
2_چِک
اگر چَک باشد، برابر سیلی می باشد.
اگر چِک باشد، برابر بررسی کردن است یا یک کشور در اروپا است.
چک
برابر پارسی:سیلی، بررسی کردن، کشوری در اروپا ( جمهوری چک )
چک بازی ضربه با چک به پشت چک حریف است ضربه و صدمه وآسیبی که از ضربه دست به مضروب وارد میشود چک میگویند با چک به بناگوش یا بیخ گوش یا لطمه و سیلی صورت را چک میگویند یک بازی در خراسان هست نسیه یا چک نقد
... [مشاهده متن کامل] پس کفی دوچک را روی کفی چک حریف میگذارند ویکی از بازیکن ها دست یا چک را از زیر چک حریف میکشد وبا سرعت به پشت دست حریف میزند وحریف اگر فرز باشد دست خود را میکشد تا ضربه او بکف دست خودش اصابت کند به این بازی چک بازی میگویند
چک = دست و دست در اوا خر به
پارسی اخیر افزوده شده است والا چک کن یعی از زیر دست همه را یک یک رد کن چکنویس کن یعنی با دست بنویس ارچک یعنی دستکش و آرایش دست ولچک ببند یعنی دستبند قانون بزن تا. دستش ول و آزاد نباشد هر واژه ای که گم کرده ایم باید در خراسان و افغانستان وتاجیکستان دنبال بگردیم که هنوز پارسی دری سوسومیزند وروشن است
... [مشاهده متن کامل] بررسی ( چک کردن )
واژه چک
معادل ابجد 23
تعداد حروف 2
تلفظ ček
نقش دستوری اسم
ترکیب ( صفت )
مختصات ( چِ ) [ فر. مأخوذ از فارسی ] ( اِ. )
آواشناسی Cak
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع فرهنگ فارسی معین
چک به فتحه چ کلمه ای تورکی است که از فعل چکمق به معنی کشیدن گرفته شده چک یعنی بکش و به معنی کشیده وارد فارسی شده است چکش هم از همان ریشه می باشد
شبه پول
شگفت دهخدا همه چیز را ترکی میگوید چک و چوک به پارسی به زانو گویند همچنان که به پیشانی نیز گویند و به زانو زدن شتر نیز به پارسی چوک زدن میگویند
کلمه چک با فتحه در زبان فارسی یعنی مواجب، قباله، باغ، منشوروفرمان
چوک به گویش هرمزگانی یعنی پسر
به لهجه روستای در توجان چ با صدای ضمه وک ( چک ) هم معنی اندازه دارد مثل لباس چک ش بود ودر جای هم مثل نخ چک سوزن کردن به معنی سوزن را نخ کردن یا نخ کشیدن در سوزن
چک به ترکی استانبولی یعنی خیلی
واژه چک فارسی است و همچنین فرهنگ webster آنرا فارسی دانسته و بازی checkmate یا همون شترنگ یک بازی ایرانی است همچنین واژه /هندچک / به معنی هندسه که عرب آنرا اعراب کرده . Hand دست ckeck بررسی کردن .
برای یادسپاری بهترِ معنی یا تلفظ می توان از شیوه هایی چون بازی با کلمات هم اهنگ ، هم خانواده و غیره استفاده کرد مثلا:
شرخر به بدهکار می گوید چِک یا چَک؟!!!!!
چِک:حواله بانکی
چَک:سیلی
چُک ( Chok ) :در زبان بلوچی یعنی بچه، کودک
تفاوت چک با سایر اسناد این است که چک در حکم لازم الاجراء میباشد . در حالی که سایر اسناد فاقد چنین وصفی میباشند .
چک : کفش بسیار کهنه و مندرس. تخته سنگ های صاف در جاده های کوهستانی که عبور از آنها مشکل است ( گویش جهرمی )
چِک= بررسی، بررسی کردن
تس، تپانچه، سیلی، ضربت، کتک، کشیده، برات، حواله، صک، چانه، چکه، بنچاق، سند، قباله، معدوم، نابود
چِک.
چک از دستاوردهای بانکداری است و قدیمی ترین شواهدی که از چک و بانکداری در دست است، به دوره هخامنشیان می رسد. بانکداری در دوره پیش از اسلام، بویژه عصر ساسانی کِرامندی زیادی داشته است. مرکزهایی همچون بانک های امروزی وجود داشته اند و در آنها کارهای شامل قرضه، برات، چک و . . . صورت می گرفته است.
... [مشاهده متن کامل]
قدیمی ترین شکل بانکداری را در میانرودان در دوره هخامنشیان سراغ داریم که گسترده ترین مرکز زندگی یهودیان بود و در آنجا یهودیان عهده دار امور بانکداری بودند. مدارکی هم از این ناحیه به دست آمده که کاملا مانند چک بوده است. کلمه �بانک� هم در آن زمان زبانزد بود و لغت �چک� نیز از همان زمان فراگیر شده که تا امروز برجای مانده است.
در نوشته های دوره ساسانی به زبان پهلوی لغت چک را داریم و همین واژه از ایران به زبان های دیگر جهان راه یافته است.
سیلی ( تس )
چک= دست ید کف
و چون سندپرداخت به وجه روز و به معنی وجه دستی است به آن چک میگویند مثل چکنویس یعنی دست نویس و هارون رشیدمامون را چک یا صک نوشت به ولایت عهدی و به کعبه آویخت تاریخ طبری یعنی بادست خودش نوشت
بررسی
چک. ( "چ" با آوای زبر ) ، ( ا ) ، ( زبان مازنی ) ، پا. به همه اندام پا گفته میشود.
به ضم چ. تکه یا لبه چیزی. چک نون یا چک قالی در گویش کازرونی ( ع. ش )
به فتح اول و سکون دوم. سیلی. چک زدن و خوردن. در گویش کازرونی ( ع. ش )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)