چکنه

لغت نامه دهخدا

چکنه. [چ ِ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) در تداول روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ، به معنی خرده مالک است ، چنانکه گویند: آب چکنه یا ملک چکنه یا گله چکنه به معنی آب یاملک یا رمه ای که متعلق به چندین مالک و صاحب است.

چکنه. [ چ َ ن َ ] ( اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «دو قریه است در سر ولایت نیشابور که یکی را چکنه علیا و دیگری را چکنه سفلی نامند و این دو قریه خالصه دیوانی و قدیم النسق اند و هوایی سردسیری دارند و از آب چشمه مشروب میشوند». ( از مرآت البلدان ج 4 ص 352 ). و رجوع به چکنه بالا و چکنه پائین شود.

فرهنگ فارسی

خرده مالک، چوپانانی که گله های روستارابچرانند
مولف مر آت البلدان نویسد : دو قریه است در سر ولایت نیشابور که یکی را چکنه علیا و دیگری را چکنه سفلی نامند و این دو قریه خالصه دیوانی و قدیم النسق اند و هوایی سردسیری دارند و از آب چشمه مشروب می شوند .

فرهنگ عمید

۱. خرده مالک.
۲. آب، ملک، یا گله ای که چند مالک داشته باشد.
۳. گله ای که هریک از روستاییان چند گوسفند در آن داشته باشند.
۴. چوپانی که گلۀ گوسفند متعلق به روستاییان را بچراند.

گویش مازنی

/chekene/ به طور معمول گوسفندان کمتر از پنج رأس را گویند - کم ۳گوسفندی امانتی که صاحبش آن را نزد چوپان به امانت گذارد

دانشنامه عمومی

چکنه یا چکنه سفلی شهری در بخش سرولایت شهرستان نیشابور استان خراسان رضوی ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۱٬۳۸۱ نفر ( در ۴۴۰ خانوار ) بوده است. اهالی آن و اکثر روستاهای تابعه ترک بوده و به ترکی خراسانی تکلم می کنند. [ ۱] سکنه قدیمی این شهر خوانین و بیگ های چکنه اصالتاً از ایل چگنی بوده که در دوران شاه تهماسب یکم صفوی از لرستان به خراسان کوچانده شدند، مردم چگنی ابتدا به رهبری یکی از سرداران خود به نام بوداق خان در خبوشان ساکن و به دستور شاه طهماسب امارت چگنی را تشکیل دادند.
در سال ۹۹۷ هجری قمری مقارن با دوران سلطنت شاه عباس بزرگ ایل چگنی ترقی یافت، بوداق خان به لَه لِگی و اتابیگی شاهزاده سلطان حسن میرزا پسر دوم شاه عباس منصوب و حکومت مشهد مقدس نامزد او شد.
در سال ۱۰۰۲ هجری قمری بوداق خان چگنی به مقام امیرالامرایی خراسان منصوب و پنج نفر از پسرانش هرکدام به حکومت مناطقی از خراسان رسیدند.
مردم چگنی سرولایت خراسان که از اقوام کهن و اصیل لر هستند طی چند قرن سکونت و همزیستی با اقوام ترک خصوصاً ترکان بیات و جمعیت کمتر نسبت به ترک تباران، زبان آنان نیز به ترکی خراسانی تغییر کرده است، همانند چگنی های شمال خراسان که در میان اقوام کرمانج سکونت دارند و زبان آن ها نیز به کردی کرمانجی بدل شده است.
بناهای تاریخی اندکی از جمله چندین آسیاب سنگی و حمام قاجاری موسوم به حمام کهنه در شهر چکنه باقیمانده اند. حمام تاریخی شهر چکنه مربوط به دوره قاجار می باشد. بنای اولیه ی حمام تاریخی چکنه مربوط به دوره ی قاجار است، این بنا با انجام تغییراتی کلی در دوره ی پهلوی، متناسب با نیازهای مردم منطقه گسترش یافته و تا حدود سه دهه پیش کاربری خود را محفوظ نگه داشته است.
این حمام مانند تمامی حمام های قدیمی، دارای سر درب ورودی، نمازخانه، رختکن، پاشور، نظافتخانه، گلخن و. . . بوده است.
با توجه به این که موقعیت منطقه کوهستانی و دارای آب و هوای سرد و خنک است، برای استفاده ی بیش تر از گرمای زمین، این بنا را پایین تر از سطح زمین و به صورت زیرزمینی ساخته اند که با هفت پله به سمت پایین، از ورودی اصلی به رختکن راه دارد.
برای ساخت این بنا از مصالح آجر، سنگ و ساروج استفاده کرده اند که با وجود تخریب سقف و گنبد قسمت رختکن و تقریباً نابودی نصف این بنا، پلان کلی همچنان قابلیت تشخیص و شبیه سازی را دارد.
عکس چکنه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

چَکَنِه
شهری در استان خراسان رضوی، شهرستان نیشابور، و مرکز اداری بخش سرولایت. با ارتفاع ۱,۶۰۰ متر، در منطقه ای کوهستانی در ۱۱۰کیلومتری غرب شمالی مشهد و ۷۳کیلومتری شمال غربی نیشابور، سر راه قوچان به سبزوار، قرار دارد. این شهر با اقلیمی معتدل و خشک در دامنۀ شرقی کوه بی هیم واقع شدهو جمعیت آن۱,۷۰۸ نفر است (۱۳۸۵).

پیشنهاد کاربران

چسبنده لهجه نی ریزی
بنظر میرسه با توجه به موقعیت جغرافیایی شهرچکنه و زیبایی های طبیعی و آب وهوای بکر کوه ها دره سرسبز و محصولات کشاورزی مخصوصا گردوی این منطقه که برخی صاحب نظران دلیل بالا بودن میانگین هوش بالای بومیان منطقه
...
[مشاهده متن کامل]
همین محصول بوده و نام آوران بسیاری درعرصه علم و دانش این موارد موجب جذابیت و کشش بسیاری از علاقه مندان بوده و هست و با معنی لغوی چکنه در گویش محلی ترکی به معنی چسبنده جذاب و دارای کشش هم خوانی دارد. معانی دیگری نظیر خرده مالک و. . . که مربوط به گویش های مناطق دیگر و سایرشهرها بوده و ارتباط آن این منطقه جای تامل دارد

۱ - چسبناک در مورد چیزهای شیرین مانند: خرما، رطب، شیره ی خرما. ۲ - خسیس
در زبان کردی اورامی
چَکنه=به حالتی که حیوانات از پستان مادر خود شیر می خورند می گویند ان حیوان چکنی چکنو
چْکْنه= چکیدن ، از بالا به پایین افتادن قطره اب
در لحجه بندرریگی ها ( استان بوشهر ) در مورد اشیا و خوراکی ها، به معنای چسبناکی مواد شیرین و یا برجامانده از چیزهای شیرین است.
و در مورد اشخاص به شخص سمج، حرف نشنو، نادان، و یا لوده و مسخره بکار می رود.
چکَنَه/ chekană/ خرده پا. ( غالباً به دارنده ی گوسفند معدود اطلاق شود ) .
مانند: . . . ، هیچ تقلایی برا چکَنه خرده پا نمی کند.
کلیدر
محمود دولت آبادی
چَکَنَ/ čakana ( ا. ) خرده مالک در مورد گوسفندان و زمین و آب.
...
[مشاهده متن کامل]

واژه نامه ی گویش تون ( فردوس )
تالیف:
محمد جعفر یاحقی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی

چکنه در گویش استان بوشهر و دشتی به معنای نوچ یا چسبناک است
چکَنَه/ chekană : خرده پا. ( غالباً به دارنده ی گوسفند معدود اطلاق شود )
مانند: مثل این که به بخت چکَنَه قسم خورده امسال.
کلیدر
محمود دولت آبادی
چکنه بِه معنی چسبناک درلهجه استان پارس رواج داره ، درواقع چونکنه بوده یعنی مانند کنه چسبنده که بصورت چکنه استفاده میشه
چکنه: از ریشه چک به فتح چ. و سکون ک. در لهجه خراسانی و به طور مشخص در لهجه کاشمر و بردسکن به معنی نوبت . به گله ای که از رمه خرده مالکان تشکیل و به صورت نوبتی چرانده میشود
چکنه : چسبنده_چسبناک ( گویش جهرمی )

چکنه در زبان ترکی به معنی جذاب و دارای کشش است. شهر چکنه نیز با داشتن آب و هوای خوب و داشتن چشمه های آب و واقع شدن در یک دره سرسبز دارای کشش و جاذبه زیادی در منطقه می باشد. مردم شهر چکنه و روستاهای اطراف آن همگی ترک زبان هستند و سایر معانی چکنه نظیر خرده مالک و یا ایل چگنی لرستان ارتباطی با اسم شهر چکنه ندارند.
...
[مشاهده متن کامل]


در زمان صفوی ده تن از فرماندهان صفوی
از ایل لر چگنی بودند
در زمان قاجار خانوارهایی از طایفه چگنی در
چکنه سر ولایت نیشابور به درگز و نوخندان
کوچ داده شدند
آثار شهر مخروبه چنگایی*چنکایی* در
...
[مشاهده متن کامل]

شهر اندیکا در مسجدسلیمان
قلعه چنگایی در شهر لالی شهرستان مسجدسلیمان
طایفه لر چگنی از متحدان کریم خان زند لر
بود و تیره هایی از این طایفه در
استان فارس در بین سایر ایلات زندگی می کنند

معنی
چکنه نام طایفه ایی از قوم لر است
طایفه چگنه*چکنه. چگنی* لرستان
طایفه چنگایی*چگنی* بختیاروند
در مسجدسلیمان
در زمان صفوی بداق خان چگنی یکی از
بزرگترین فرماندهان صفوی بود
که باره ها دشمنان ایران زمین را شکست داد

قسمتی از بدن یا لباسی که آبِ شکر یاهمان آب شیرین شده ای روی آن ریخته باشد میگویند چکنه ای شده
چکنه پایین مرکز بخش سرولایت بوده و چکنه بالا نام دهی میباشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس