چکنویس

/Ceknevis/

معنی انگلیسی:
drawer

لغت نامه دهخدا

چکنویس. [ چ َ / چ ِن ِ ] ( نف مرکب ) برات نویس و قباله نویس و مستوفی. ( ناظم الاطباء ). صکاک. شروطی. ثبات. و رجوع به چک شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بزات نویس . ۲ - قباله نویس . ۳ - مستوفی .

فرهنگ معین

(چَ یا چِ نِ ) (ص فا. ) ۱ - برات - نویس . ۲ - قباله نویس . ۳ - مستوفی .

پیشنهاد کاربران

مسوده . . . . .
این واژه نادرسته!!
درستش چرک نویس هست!

چکنویس=دست نویس است حا قباله باشد برات باشد وصیت باشد هرنوشته ای که اصل سند دست نوشته یا دست نویس شده است

بپرس