چین و شکن

/CinoSekan/

معنی انگلیسی:
crimp, wave

لغت نامه دهخدا

چین و شکن. [ ن ُ ش ِ ک َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نورد و شکنج. رجوع به چین و رجوع به شکن شود.

فرهنگ فارسی

نورد و شکنج

جدول کلمات

ماز

مترادف ها

wimple (اسم)
خم، چرخ، پیچ، چین و شکن، روسری زنان قرون وسطی

pleat (اسم)
چین، چین و شکن

پیشنهاد کاربران

چروک حاصل از گذر عمر
تا خوردگی ( برای پارچه و پرده )
درهم و نامرتب بودن ( برای مو )
ماز . یرا .
ژول
یرا
آژنگ، ژنگ، گرنج، یرا، شکنج
کیس
ماز
آژنگ
چروک

بپرس