کاربر

/kArbar/

مترادف کاربر: کاردان، لایق

معنی انگلیسی:
efficient, go-getter, labor-intensive, user

لغت نامه دهخدا

کاربر. [ ب ُ ] ( نف مرکب ) آنکه زود امور را فیصل کند و کاری را بانجام رساند. احوذی. ( منتهی الارب ). قضی. ماضی فی الامور. || برهم زن کار. ( آنندراج ) :
از دو کونم قطع سودا کرد و در خونم نشاند
هست تیغ غمزهایت کاربر هم کارساز.
مخلص کاشی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه زود امور را حل و فصل کند کسی که بسرعت و خوبی کاری را انجام دهد . ۲ - بر هم زنند. کار : [ از دو کونم قطع سودا کرد و در خونم نشاند هست تیع غمزه هایت کاربر هم کار ساز ] . ( مخلص کاشی )
آنکه زود امور را فیصل کند و کاری را بانجام رساند

فرهنگ عمید

۱. آن که وسیله یا دستگاهی را به کار می برد.
۲. ویژگی آنچه وقت و انرژی زیاد مصرف می کند.
۳. دارای توانایی برای انجام کار در کمترین زمان ممکن.

فرهنگستان زبان و ادب

{user} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] استفاده کننده از رایانه

واژه نامه بختیاریکا

( کار بُر ) حلال مسایل؛ قاضی

دانشنامه عمومی

کاربر (رایانه). در فرهنگ رایانه، کاربر ( به انگلیسی: User ) کسی است که با یک سیستم - اعم از سخت افزار یا نرم افزار تعامل دارد و از آن استفاده می کند. در بیشتر مواقع، کاربر انسان است. [ ۱] واژهٔ کاربر، استعاره ای است که بین افرادی که در پیاده سازی سیستم مشارکت داشته اند ( مانند برنامه نویسان ) ، و استفاده کنندگان واقعی از آن ( مانند اپراتورها ) ، تمایز ایجاد می کند. گاهی برای تأکید، از اصطلاحاتی مانند کاربر نهایی ( End - user ) یا کاربر نابرنامه ساز ( Non - programmer User ) هم استفاده می شود.
هر سیستم می تواند یک یا چند نوع کاربر داشته باشد؛ برای نمونه، در ویکی پدیای فارسی، چندین نوع کاربر وجود دارد، از جمله: مدیران، مشارکت کنندگان، و بازدیدکنندگان.
در سیستم عامل ها، کاربران نسبت به شخصیت خویش؛ از توانایی ها و دسترس پذیری به خصوصی برخوردارند. [ ۲]
انواع در سیستم عامل ویندوز:
• مدیر ( Adminisrator )
• استاندارد ( Standard )
• کودک ( Child )
• مهمان ( Guest )
انواع کاربر در لینوکس:
• مدیر ( Administrator )
• معمولی ( Regular )
• کاربر معمولی ( Regular User )
• خدمات ( Service )
عکس کاربر (رایانه)

کاربر (مخابرات). در مخابرات، کاربر، هر شخص حقیقی یا شخص حقوقی است که از خدمات ارائه شده توسط یک سامانه مخابراتی یا یک سیستم پردازش اطلاعات استفاده می کند. کاربر به صورت مبدأ یا مقصد اطلاعات کاربر یا هر دو عمل می کند. همچنین «ممکن» است یک کاربر، مشترک خدمات ( مانند خریدار خدمات ارائه شده ) باشد.
همچنین، کاربر، یک شخص یا فرایند با دسترسی به یک سیستم اطلاعات خودکار با اتصال مستقیم ( مثلا توسط ترمینال ) یا غیرمستقیم است. منظور از «اتصال غیر مستقیم» افرادی هستند که داده ورودی را آماده یا خروجی را دریافت می کنند که محتوا یا دسته بندی آن داده، توسط یک فرد مسئول، بازبینی نشده است.
عکس کاربر (مخابرات)عکس کاربر (مخابرات)عکس کاربر (مخابرات)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

user (اسم)
استفاده کننده، کاربر، بکار برنده، استعمال کننده

فارسی به عربی

مستعمل

پیشنهاد کاربران

کاربر[ اصطلاح کفاشی]: استاکاری که باید تجربه کاری زیادی داشته باشد چون باید بداند موقع برش کار قسمت های مختلف کفش ( رویه یا پشت ) از کجای چرم گرفته شود.
متصدی کار کردن با اینترنت و هر سایتی ، کارور ، اپراتور
مصرف کننده
کاربَر ( رایانه ) . استفاده کننده از رایانه.

بپرس