کاروان

/kArevAn/

مترادف کاروان: قافله، کاربان

معنی انگلیسی:
caravan, convoy, string, train

فرهنگ اسم ها

اسم: کاروان (پسر) (فارسی) (تلفظ: kārevān) (فارسی: کاروان) (انگلیسی: karevan)
معنی: گروه مسافرانی که باهم سفر می کنند، [مجاز] چیزی که اجزای آن به دنبال هم می آید، گروه مسافرانی که با هم عازم مقصدی هستند، قافله، ( به مجاز ) چیزی که عناصر و اجزای آن به دنبال هم در حرکتند
برچسب ها: اسم، اسم با ک، اسم پسر، اسم فارسی

لغت نامه دهخدا

کاروان. [ کارْ / رِ ] ( اِ مرکب ) کاربان. ( جهانگیری ). قافله. ( برهان ) ( غیاث ) ( انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به قافله شود. قیروان. ( المعرب جوالیقی ج 2 ص 254 ). ( منتهی الارب ). و رجوع به لغت «کاربان » شود. عیر. ( ترجمان القرآن ) ( دهار ). و رجوع به عیر شود. سیاره. ( ترجمان القرآن ). جمعیت زیادی از مسافران و سودا گران. ( ناظم الاطباء ). دسته مسافرین :
کاروان شهید رفت از پیش
وان ما رفته گیر و می اندیش.
رودکی.
سوی رود با کاروانی گشن
زهابی بدو اندرون سهمگن.
ابوشکور بلخی.
به دستور فرمود تا ساروان
هیون آرد از دشت صد کاروان.
فردوسی.
شتر بود بر دشت ده کاروان
به هر کاروان بر یکی ساروان.
فردوسی.
به ایران شتروار صد کاروان
ببردند شادان و خرم روان.
فردوسی.
به صد کاروان اشتر سرخ موی
همی هیزم آورد پرخاشجوی.
فردوسی.
کاروانی بیسراکم داد جمله بارکش
کاروانی دیگرم بخشید بختی جمله رنگ.
فرخی.
با کاروان حله برفتم ز سیستان
با حله ای تنیده بدل بافته ز جان.
فرخی.
هر چه پرسیدند او را همه این بود جواب
کاروانی زده شد کار گروهی سره شد.
لبیبی.
شاد باشید که جشن مهرگان آمد
بانگ و آوای درای کاروان آمد.
منوچهری.
یکی کاروان اشتر گشن دادش
هر اشتر بسان کهی از کلانی.
منوچهری.
ندانی که ویران شود کاروانگه
چو برخیزد آمد شد کاروانی.
منوچهری.
چو پولی است زی آن جهان این جهان
برو عبره ما را و ما کاروان.
اسدی.
ز مصر آمده روم را خواسته
یکی کاروانی پر از خواسته.
( گرشاسبنامه ).
ز دروازه هاشان یکان و دوگان
شدند اندر آن شهر بی کاروان.
شمسی ( یوسف و زلیخا ).
گر نیست طاقتم که تن خویش را
بر کاروان دیو سلیمان کنم.
ناصرخسرو.
چند چپ و راست بتابی ز راه
چون نروی راست درین کاروان.
ناصرخسرو.
وز مطرب و رود و نبید آنجا
پیوسته همه روز کاروانست.
ناصرخسرو.
دردا و حسرتا که مرا دور روزگار
بی آلت سلاح بزدراه کاروان.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

عدهای مسافرکه باهم سفرکننددرقدیم گروهی مسافررامیگفتندکه سواربراسب واسترباهم مسافرت میکردند
( اسم ) گروهی مسافر و زایر و سود اگر که با هم مسافرت کنند و دارای زاد و توشه و ستوران باشند قافله : [ با کاروان حله برفتم ز سیستان با حل. تنیده ز دل بافته ز جان ] . ( فرخی ) ۲ - قطار شتر و استر و الاغ : [ شتر بود بر دشت ده کاروان بهر کاروان بر یکی ساروان ] . ۳ - کار گزار وکیل . یا کاروان شادی . کارنا وال یا کاروان شتر . قافلهای از شتران . یا کاروان از کاروان نگسستن . پیاپی آمدن کاروان : [ گرفته راه امید نشسته رهبان عقل که کاروان سخاش نگسلد از کاروان ] . ( مسعود سعد )
نام محلی کنارراه سراب به اردبیل

فرهنگ معین

[ په . ] (اِمر. ) قافله ، عده ای مسافر که با هم حرکت کنند.

فرهنگ عمید

۱. گروه مسافرانی که باهم سفر می کنند.
۲. [مجاز] چیزی که اجزای آن به دنبال هم می آید.
۳. اتاقک چرخ داری که به پشت اتومبیل وصل می شود و برای حمل کالا، حیوانات، و اقامت در سفر مورد استفاده قرار می گیرد.
* کاروان زدن: (مصدر لازم ) [قدیمی، مجاز] دزدیدن اموال مسافران کاروان با حمله به آن.

دانشنامه عمومی

کاروان کلمه ای است که در زبان های فارسی و کُردی مشترک می باشد. این کلمه در مناطق کُردنشین به عنوان اسم پسر به کار برده می شود.
کاروان کلمه ای مشتق بوده و ساختار آن به صورت زیر است:
کاروان = کاره + وان ( بان ) به معنی: آنچه سپاهیان آن را پاس می دارند، رهبر سپاه.
توضیحات تکمیلی: به گفته دکتر جلال الدین کزّازی این طور می نماید که کاروان یک اسم مشتق می باشد که اجزای آن عبارتند از: کارَ ( kara ) + وان . که معنی اجزای تشکیل دهنده به صورت زیر می باشند:
- کاره ( kara ) =در پارسی باستان به معنی ( ( سپاهی، نیروی سپاه ) ) می باشد و در کلماتی مانند کارزار ( =نبرد، جنگ ) نیز هست، همچنین در زبان کُردی در کلماتی مانند ( ( کس و کار= طایفه و خویشاوندان ) ) وجود دارد )
- وان = ( عوض شده تک واژه ( ( بان ) ) در پارسی ) می باشد.
بر این پایه، " کاروان "در بنیاد به معنی" آنچه سپاهیان آن را پاس می دارند" می تواند باشد و این نام شاید از آن روی بر آن نهاده شده است که در گذشته پاسدارانی با کاروان همراه بوده اند و آن را از گزند راهزنان پاس می داشته اند.
همچنین واژه ی" کاره" در سنگ نبشته داریوش بزرگ در بیستون به کار رفته است.
( ( چو آن کودک خرد پرمایه گشت      بر آن کوه بر کاروان ها گذشت ) )
همچنین معنی دیگری که برای این کلمه در نظر می گیرند به این صورت می باشد که چون در لغت اوستایی کار به معنای مردمان است، بر این اساس کاروان ( کاربان ) یعنی حرکت گروهی از مردمان.
با توجه به معنی دوم کاروان بر اساس لغت اوستایی ( ( کار ) ) این کلمه بعدها به معنای امروزی و رایج آن درآمد. یعنی دسته ای از مسافران که معمولا با قصد تجارت باهم سفر می کنند. کاروانیان در مناطق بیابانی به خصوص در جاده ابریشم برای ایمن ماندن از راهزنان، گروهی حرکت می کرده اند.
عکس کاروانعکس کاروانعکس کاروانعکس کاروان

کاروان (استان بادکند). کاروان ( به لاتین: Karavan ) یک منطقهٔ مسکونی در قرقیزستان است که در استان بادکند واقع شده است. [ ۱] کاروان ۶٬۸۶۱ نفر جمعیت دارد.
عکس کاروان (استان بادکند)

کاروان (فیلم ۱۹۷۱). کاروان ( به هندی: Caravan ) فیلمی محصول سال ۱۹۷۱ و به کارگردانی ناصر حسین است. در این فیلم بازیگرانی همچون جیتندرا، آشا پارک، آریونا ایرانی، هلن، مراد ایفای نقش کرده اند.
عکس کاروان (فیلم ۱۹۷۱)

کاروان (فیلم ۱۹۷۸). کاروان ( انگلیسی: Convoy ) فیلمی در ژانر کمدی - درام و اکشن به کارگردانی سم پکینپا است که در سال ۱۹۷۸ منتشر شد.
کریس کریستوفرسون
الی مک گرو
ارنست بورگناین
برت یانگ
سیمور کاسل
مج سینکلیر
فرانکلین آجی
• سم پکینپا
• آنا لوکارت
عکس کاروان (فیلم ۱۹۷۸)

کاروان (فیلم ۲۰۱۸). کاروان ( به هندی: Karwaan ) فیلمی محصول سال ۲۰۱۸ و به کارگردانی آکاراش خورانا است. در این فیلم بازیگرانی همچون عرفان خان، دولکوئر سلمان، میتیلا پالکار، کریتی کارباندا، آمالا آکیننی، بینا بانرجی ایفای نقش کرده اند.
عکس کاروان (فیلم ۲۰۱۸)

کاروان (قشم). کاروان، روستایی در دهستان رمکان بخش مرکزی شهرستان قشم در استان هرمزگان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۹۵۲ نفر ( ۲۴۶ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس کاروان (قشم)

کاروان (گروه موسیقی). کاروان ( به انگلیسی: Caravan ) یک گروه راک انگلیسی از منطقه کانتربری است که توسط اعضای سابق وایلد فلاورز، دیوید سینکلر، ریچارد سینکلر، پای هستینگز و ریچارد کوگلان در سال ۱۹۶۸[ ۱] تأسیس شد. گروه هرگز به موفقیت تجاری بزرگی که در ابتدای کارشان برای آنها پیش بینی شده بود، دست نیافته اند، اما با این وجود به عنوان بخش کلیدی کنتربری سین از کنش های پراگرسیو راک، ترکیبی از سایکدلیک راک، جاز و تأثیرات موسیقی کلاسیک برای ایجاد صدایی متمایز در نظر گرفته می شوند.
گروه ابتدا در ویتستبل، کنت، نزدیک کانتربری مستقر بود، اما زمانی که برای مدت کوتاهی با Verve Records قرارداد امضا کرد، به لندن نقل مکان کرد. پس از کنارگذاشته شدن توسط Verve، گروه با دکا رکوردز قرارداد امضا کرد و در آنجا در سال ۱۹۷۱ تحسین شده ترین آلبوم خود را با نام در سرزمین خاکستری و صورتی[ الف] منتشر کردند. دیو سینکلر پس از انتشار آلبوم گروه را ترک کرد و سال بعد گروه از هم جدا شدند. هاستینگز و کوگلن اعضای جدیدی اضافه کردند، به ویژه نوازنده ویولا جفری ریچاردسون، [ ب] که تا قبل از جدایی در سال ۱۹۷۸ به کار خود ادامه دادند.
گروه در دهه های بعد چندین بار اصلاح شد و کاروان همچنان به عنوان یک گروه زنده در قرن بیست و یکم، علیرغم مرگ کوگلان در دسامبر ۲۰۱۳ فعال است.
• پای هستینگز
• جفری ریچاردسون
• جان شلهاس
• مارک واکر
• لی پومروی
• ریچارد کوفلان
• ریچارد سینکلر
• دیو سینکلر
• استیو میلر
• درک آستین
• استوارت ایوانز
• جان جی پری
• مایک ودگوود
• دک مسکار
• داگ بویل
• سایمون بنتال
• جیمی هستینگز
• جیم لوورتون
• کاروان ( ۱۹۶۹ )
• "اگر می توانستم دوباره این کار را انجام دهم، آن را با تو انجام می دادم" ( ۱۹۷۰ )
• "در سرزمین خاکستری و صورتی" ( ۱۹۷۱ )
• "واترلو لیلی" ( ۱۹۷۲ )
• "برای دخترانی که در شب چاق می شوند" ( ۱۹۷۳ )
• Cunning Stunts ( 1975 )
• "سگ کور در سنت دانستنز" ( ۱۹۷۶ )
• "بهتر" ( ۱۹۷۷ )
• آلبوم ( ۱۹۸۰ )
• بازگشت به جلو ( ۱۹۸۲ )
• آب خنک ( ۱۹۹۴ )
• The Battle of Hastings ( 1995 )
• مورد صبحانه غیرمجاز ( ۲۰۰۳ )
• "Paradise Filter" ( 2013 )
• «به شما مربوط نیست» ( 2021 )
• "کاروان و سمفونی جدید" ( ۱۹۷۴ )
• BBC Radio 1 Live in Concert ( 1991 )
• "Live in Holland: Back on the Tracks" ( 1998 )
• "Live 1990" ( 1992 )
• "Songs for Oblivion Fishermen" ( تلفیقی از ضبط های BBC، ۱۹۹۸ )
• "Ether Way" ( تلفیقی از ضبط های BBC، ۱۹۹۸ )
• "نمایش زندگی ما" ( تلفیقی از ضبط های بی بی سی، ۱۹۹۸ )
• "زنده: کانتربری به لندن می آید" ( ۱۹۹۹ )
• تجهیزات سورپرایز ( ۱۹۹۹ )
• "بستر در کنسرت" ( ۲۰۰۲ )
• "بطری های سبز برای مارجوری: جلسات گمشده بی بی سی" ( مجموعه ضبط های بی بی سی، ۲۰۰۲ )
• "زنده در سالن فیرفیلد، ۱۹۷۴" ( ۲۰۰۲ )
• "داستان یک شب" ( ۲۰۰۳ )
• "هیچ جایی برای پنهان شدن" ( ۲۰۰۳ )
• "با رشته های متصل" ( ۲۰۰۳ )
• Live UK Tour 1975 ( ضبط شده در دانشگاه ناتینگهام ) ( ۲۰۰۳ )
• "نمایش زندگی ما - کاروان در بی بی سی ۱۹۶۸ - ۱۹۷۵" ( مجموعه ضبط های بی بی سی، ۲۰۰۷ )
• A Hunting We Shall Go: Live In 1974 ( 2008 )
• "کاروان - ضبط زنده در کنسرت در استودیو متروپلیس، لندن" ( CD/DVD, 2012 )
عکس کاروان (گروه موسیقی)عکس کاروان (گروه موسیقی)عکس کاروان (گروه موسیقی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

کاروان (caravan)
گروهی از مسافران یا بازرگانان که برای کمک متقابل و دفاع از یکدیگر در حین سفر در سرزمین های نامسکون یا کشورهای خصم با هم متحد شده و سازمان یافته اند. سابقۀ تجارت کاروانی در خاورمیانه به عهد تمدن های باستانی بازمی گردد و به نظر می رسد پیش از آغاز تجارت دریایی بسیار رایج بوده است. همۀ امور مربوط به سفر کاروان ها از یک نقطۀ حاصل خیز به نقطۀ حاصل خیز دیگری در همان منطقه، می بایست از ابتدا سازمان دهی می شد، زیرا بیابان های پهناور بخش های مسکون را از یکدیگر جدا می کرد و حکومت های محلی قادر به حفاظت از بازرگانان در برابر اشتیاق قبایل به غارت و چپاول اموال آنان نبودند. کاروانیان معمولاً کالاهایی مانند جواهرات، ادویه، عطریات، رنگینه ها، فلزات، چوب های کمیاب، عاج، روغن، و منسوجات (عمدتاً ابریشم) را برای خریدوفروش با خود داشتند و بخش عمدۀ بارهای آنان را شترها از مصر تا بین النهرین و در سراسر شبه جزیرۀ عربستان حمل می کردند. در حدود قرن ۳م پای شتران به شمال افریقا و صحرای افریقا رسید. در آسیای صغیر از الاغ استفاده می شد. در دورۀ حکومت امپراتوری های بزرگ تجارت رونق بسیار داشت، زیرا در این روزگار دولت ها می توانستند مسیرهای کاروان رو را کنترل و از کاروانیان محافظت کنند؛ بسیاری از جنگ ها و فتوحات عهد باستان نیز برای ایمن سازی همین راه ها روی داد. حکومت ها به تأسیس کاروان سرا در طول راه های کاروان رو اقدام می کردند و با احداث این کاروان سراها حرکت سربازان برای امن کردن راه ها نیز سهل تر می شد. در عهد باستان، متناسب با رونق و رکود تجارت در راه های کاروان رو، شهرهایی در مسیر کاروان ها پدید می آمدند یا نابود می شدند. پس از ظهور اسلام، زیارت کعبه نیز عاملی برای تشکیل کاروان های بزرگ زیارتی شد که هر سال از اقصا نقاط جهان اسلام در موسم حج به سمت مکه راه می افتادند. تا دورۀ مدرن، که کامیون و هواپیما وارد عرصۀ تجارت شدند، سیستم تجارت کاروانی تغییر چندانی نیافته بود، و مسافرانی که قصد عبور از صحراهای خشک و سوزان را داشتند به کاروان ها ملحق می شدند.

جدول کلمات

قافله

مترادف ها

caravan (اسم)
کاروان

convoy (اسم)
کاروان، قافله، بدرقه

فارسی به عربی

قافلة

پیشنهاد کاربران

: کاروان تغییر یافته ی کاربان است . " کار "در آن به معنی ارابه است . در قدیم لوازم گرانقیمت و مالیات های جمع آوری شده را با ارابه حمل می کردند و افرادی هم همراه این ارابه ها جهت مراقبت از آن حرکت می کردند
...
[مشاهده متن کامل]
که به آنها نگهبان یا مراقب ارابه یا کار بان می گفتند . بعدا مردم جهت امنیت در راهها به این گروه می پیوستند و همراه یا به دنبال آنها مسافرت می کردند .

دانشمند: حبر، حبل، حکیم، خردمند، دانا، دانشور، عارف، عالم، علامه، فاضل، فرجاد، فرهیخته، فقیه، لبیب، متبحر، محقق، مطلع
متضاد دانشمند: ناپارسا
کلماتی که دارای پسوند "وان" هستند، در اصل کوردی بوده و برای تغییر آن به فارسی، می بایست "وان" را به "بان" تغییر داد.
مثال : کاروان = کاربان
واژه کاروان و کاروانسرا از فارسی به انگلیسی وارد شدن و یکی وام واژگان فارسی تو انگلیسی هست
مثل کاریز و ان دو مورد که گفتم که وام واژه فارسی تو انگلیسی است
کاروان نام یک روستا در جزیره ی قشم
در زبان کوردی
کاروان= کَر وان
کَر به معنی گوش داز وان هم پسونددر کلمات کوردی
باخوان ، شاخوان، کاروان، ایروان، نچیروان، سیروان، پاسوان، باوان، کاوان، بیروان، . . . . .
در زمان باستان مردم برای مرتفع کردن نیازهای خود اقدام به معامله ی پایاپای میکردن و به اینصورت بود که خوراک یا وسیله ایی در جایی فراوان بود رو با چهار پا یا همان کر به جایی میبردن که اقلام دیگه مازاد در مقصد روکه مورد احتیاج مبدابود رو تبادل میکردن
...
[مشاهده متن کامل]

کاروان : کاروان تغییر یافته ی کاربان است . " کار "در آن به معنی ارابه است . در قدیم لوازم گرانقیمت و مالیات های جمع آوری شده را با ارابه حمل می کردند و افرادی هم همراه این ارابه ها جهت مراقبت از آن حرکت می کردند که به آنها نگهبان یا مراقب ارابه یا کار بان می گفتند . بعدا مردم جهت امنیت در راهها به این گروه می پیوستند و همراه یا به دنبال آنها مسافرت می کردند . بعد ها به حرکت دست جمعی مسافران که افرادی از آنها مراقبت می کردند کاربان و کاروان گفته شد . امروزه در زبان انگلیسی به اتومبیل car گفته می شود که معنی اصلی آن ارابه است .
...
[مشاهده متن کامل]

دکتر کزازی در مورد واژه ی " کاروان " می نویسد : ( ( کاروان چنان می نماید که از کار/ وان ( =پساوند، در پارسی "بان" ) ساخته شده است. کار می تواند بود که از کاره kara در پارسی باستان باز مانده باشد که به معنی سپاهی بوده است و همان است که در واژه ی" کارزار" نیز به کار برده شده است. به گمان، همین واژه است که چونان "پسواژه ی" ( =تابع ) کس در آمیغ کس و کار، در پارسی مردمی و "پسواژه ی"کُرد در آمیغ کُرد و کاره ، در گـویش بومی کرمانشاه، به یادگار مانده است. بر این پایه، " کاروان "در بنیاد به معنی" آنچه سپاهیان آن را
پاس می دارند "می توانسته است بود و این نام شاید از آن روی بر آن نهاده شده است که در گذشته پاسدارانی با کاروان همراه بوده اند و آن را از گزند راهزنان پاس می داشته اند. واژه ی" کاره" در سنگ نبشته داریوش بزرگ در بیستون به کار رفته است. ) )
( ( چو آن کودک خرد پرمایه گشت
بر آن کوه بر کاروان ها گذشت ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۳۹٠. )
واژه ی " کاروان " فارسی ، پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی به شکل " وانت " در آمده و دوباره به زبان فارسی بازگشته است و امروزه با همان شکل تغییر یافته در زبان فارسی کاربرد دارد .

قافله، کاربان، ون
( ( معرفی آداب و رسوم منطقه کاروان ) )
منطقه کاروان ، واقع در شهر ستان کنارک بخش زرآباد در جنوبی ترین نقطه استان سیستان و بلوچستان قرار دارد ، این منطقه از غرب به شهرستان جاسک، و از شرق به شهرستان چابهار ، در جنوب به دریای عمان محدود میگردد، منطقه کاروان از سیزده روستا تشکیل شده و بیش از 5000نفر جمعیت را در خود جای داده است ، دربلوچستان تمام افراد یکسان و برابرند وکسی را بر کسی دیگر رجحان و برتری نیست ، اگر ما در این متن به توصیف منطقه کاروان پرداخته ایم ، هدف مان معرفی آداب و رسوم منطقه کاروان که عضو کوچکی از جمهوری اسلامی ایران است می باشد ، در این میان از شعرها و داستانهای بجا مانده از گذشته، کاروان نشان میدهد که مردمانش از آداب و رسوم خاصی پیروی میکردند، که مختصرا اشاره میشوند مذهب:
...
[مشاهده متن کامل]

تمامی مردم کاروان اهل سنت و پیرو قرآن و سنت میباشند و به مراسمات مذهبی اهتمام ویژه ای دارند . در گذشته مسایل خرافی در میان جامعه رواج داشته ولی خوشبختانه امروز به همت رهبران دینی همچون دکتر احمد سیاد ( رح ) و دیگر رهبران دینی از اینگونه اعتقادات در جامعه فقط نامی باقی مانده است
طوایف و گروه های نژادی کاروان:
ساکنان اهالی کاروان بلوچ و ازطایفه سنگله میباشند که سرگذشت لقب سنگله یشان از قول شهداد بن شهدوست که شاعر ، تاریخ دان ، و نسب شناس معاصر کاروان بوده قبلا بیان گردید، ( زبان ) گویش منطقه کاروان بلوچی و گویش شان مکرانی میباشد ، لهجه مردم منطقه کاروان به لهجه های دیگر مناطق بلوچستان با لهجه مردم سرباز نزدیکی بیشتری دارد
ازدواج:
در منطقه کاروان اغلب ازدواج ها به صورت درون فامیلی انجام میشود و نقش انتخاب پسر و دختر وجود ندارد در گذشته های نه چندان دور مراسم جشن عروسی با دهل و شادی برگزاز میشد ولی امروزه به علت تفکر اسلامی که ساز موسیقی را حرام میداند و مراسم جشن عروسی فقط یک روز یا یک شب بدون هیچگونه رقص و دهل و ساز موسیقی برگزار میشود
مراسم عزداری:
هرگاه فردی فوت کند همه اهالی محل و آبادیهای دیگر را خبر میکنند وقت جنازه را مشخص میکنند بعد از اجرای مراسم نماز بستگان میت را تا قبرستان همراهی میکنند ، بعد از دفن جنازه ، مراسم عزداری تا سه روز در خانه فوت شده برگزار میگردد ، همه اهالی محل، و از جاهای دیگر برای ابراز همدردی با خانواده میت در کنار او میمانند و تمامی مخارج دوران عزاداری را اهالی محل جمع آوری مینمایند ( لازم به ذکر است این که همه در مراسم عزا مینشینند رسم منطقه است از نظر شرعی ثبوتی ندارد اما تعزیت در اسلام هست ) یکی دیگه از آداب و رسوم منطقه کاروان این است هر دیوان و مجلسی که باشد یک نفر را بعنوان بزرگ آن مجلس مشخص میکنند هر کسی که بیایید آن شخص که بعنوان و بزرگ دیوان مشخص شده از آنها حوال پرسی میکنه و آنها که به آن مجلس میایند آنها هم یک نفر را بعنوان پیش سلام خود مشخص میکنند زمان قدیم که ماشین نبوده با شترها و الا غ هایشان می آمده اند نزدیک یک کیلومتر یا 500متر فاصله از آن محله پیاده میشده اند و پیاده می آمده اند تا نزدیک آن دیوان افرادی هم از آنها اسقبال میکردند شترها و الاغ هایشان را می بستند و آنها می آمدند ، ( این زمان الاغ هابود ) و آن فرد که بعنوان پیش سلام مشخص شده سلام میدهد اگه مجلس عزای باشد آن شخص که بزرگ مجلس است و نزدیکان درجه یک میت از جلویشان بلند میشوند و آن فرد پیش سلام دقت میکند قبل از همراهانش نمی نشیند همه با هم مینشینند و آن فردی که بزرگ دیوان است با آنها حوال پرسی میکند بجز آن پیش سلام کسی دیگه جوابش را نمیدهد همه سکوت میکنند اگه سوالی پرس یده شود فقط همان فرد که پیش سلام بوده جواب میدهد و دیگرهمراهانش سکوت میکنند ورسم بر این است که هر کس در مجالس لنگ بهمراه دارد و صندلی بلوچی ( به بلوچی پلتری ) میبندد ، در مجلس حرفهای بی جا و زشت بیان نمیکنند ( حتی در زمان قدیم اینطور بوده اگه کسی از بزرگان دیوان داشت صحبت میکرد وفرد کم سن و سالی شروع به صحبت میکرد او را مجلس بیرون میکردند ) اگه به صرف غذا آنجا بمانند موقع ای که غذاها را می آورند تا آن شخص که غذاها را تقسیم کرده دستور خوردن ندهد هیچ احدی دست به غذا ها دراز نمیکند وفتی که غذا بین تمام اهل مجلس تقسیم شد آن فردی که غذاها را تقسیم کرده میگه بسم الله کنید همه با هم شروع به خوردن میکنند، بعد از پایان مجلس و دیوان هر گروهی که جدا جدا آمده اند جدا جدا بلند میشون شخصی که پیش سلام بوده بازهم به همراهانش آهسته میگه آماده باشید که بلند میشویم همه با هم بلند میشوند و آنی که پیش سلام بوده میگه اهل مجلس به رخصتی بازهم آن بزرگ مجلس و افرادی از برگزار کنندگان مجلس بلند میشوند و تنها همان فرد ی که بزرگ و مجلس هست میگه فرصت الله ، و مجلس را ترک میکنند زمان شترها و الاغ ها هم به فاصله دور از دیوان سوار میشده اند ، و در حال حاضر این جز رسمهای کاروان است که هیچ کس نزدیک خانه ها نمی ایستتد گر چه خانه نزدیکانش باشد برای هر خانه حدودی است هر کس بیایید از آن حدود مشخص شده جلوتر نمیاد یکی از رسمهای منطقه کاروان راجع به حوال پرسی این است کسی که تازه از مسافرت بیاید و همسایگان و مردمانش وقتی که بسلام او میروند برای اولین از او حوال پرسی میکنند گرچه خانه خودش است لازم به ذکر است این فقط بار اول است اگه دفعه دیگر بروند صاحب خانه از آنها حوال پرسی میکنه ، و رسمی دیگر این است اگه کسی به محل دیگری برود، همسایگان میزبان و یا هر یکی ازاهل آن محله بسلامش بیایند از او حوال پرسی میکنند، زمان قدیم اما نه خیلی دور رسم بر این بود کسی از ( مردان ) منطقه کاروان در مجلس و دیوانها سرلخت نمیرفت حتما عمامه ( پاغ ) میبست ، مردم کاروان افرادی دلیر شجاع و مهمان نوازند و میاداری این قوم در بین دیگر اقوام بلوچ مشهور است و حس وطن دوستی آنها را میتوان با جنگهایشان در دوران استعمار با انگلیسها مشاهده کرد و این وقایع در تاریخ ایران و نوشته های مورخان غرب وجود دارد، دلاورانی چون شاهی نبی بخش از این طایفه برخاسته و جان خود را فدای یک توهین که یک افسر انگلیسی به بلوچ ها نموده کرده اند
یادگیری علم نسب شناسی:
در منطقه کاروان بوده افرادی زیادی بوده اند که به علم نسب شناسی زبان زد عام و خاص بوده اند من جمله عظیم خان بن ولی خان و شهداد بن شهدوست که نسب شناس و شاعر معاصر منطقه کاروان بود که اکثر شعرهایش توسط آقای ابراهیم دادرحیم جمع آوری شده اند و بصورت کتابی در آورده اند که چند مدت پیش پخش و منتشر گردیدند ، و در حال حاضر حاجی خانمحمد بن محمد و حاجی خدابخش بن واجهی از نسب شناسان ماهر ، منطقه کاروان هستند ( ، لازم بذکر است که رسول اکرم صلی الله و علیه و سلم به یادگیر نسب شناسی امتش رو تشویق کرده و فرموده اند: نسب نامه تان را ، یاد بگیرید که بتوانید بوسیله آن با همدیگر پیوند خویشاوندی را بر قرار کنید ، چرا که صله رحم مایه ی محبت در خاندان و سبب افزایش مال و ثروت و باعث ماندگاری آثار و نام نیک میشود ( روایت ترمذی ) افرادی ازمردم منطقه کاروان به علم گاهشماری مهارت خاصی داشته اند چنان ماهر بوده اند که توانسته اند همانند منجمین با ایجاد رصد خانه ها اصول وفنون دقیق زمان سنجی را کشف نمایند . در واقع گاهشماری شان نوعی تقویم سنتی بوده که بر اساس تجارب طولانی مدت زندگی شان بدان دست یافته اند ( ( مردمان منطقه کاروان قبلا از نظر سواد خیلی عقب بوده اند ، اما از فضل و لطف رب العالمین به منطقه کاروان بزرگترین عالم دینی دکترا در رشته حدیث در کل ایران اسلامی ، از منطقه کاروان بود ، و در حال حاضر شکر خدا منطقه کاروان از نظر علم و سواد پیشرفت زیادی کرده که دانشجو دکترا هم داریم که باعث افتخار مردم کاروان و زرآباد هستند، لازم به ذکر است که این آداب و رسوم منطقه کاروان را شی دوستین بن ژلی بنیانگذاری کرده است.
این بود مختصری از آداب و رسوم منطقه کاروان که بنده به طور خلاصه چند تا را در این متن بیان کرده ام کاروان
آداب و رسوم زیادی دارد ان شاءالله کم کم بیان خواهند شد از تمام دوستان مسئلت دارم که بنده را از اشتباه املای معاف کنند و آنچه را که بنده در این متن کم یا زیاد کرده ام راهنمائیم کنید

ون
کاروان/کاربان=کا روان
کا=گاو
روان= در حرکت
کاروان=کوچ گله گاو
کاروان نام دهستانی است در شهرستان کنارک بلوچستان
با کاربان دواملایی است! -
واژه ای فارسی است و caravan برگرفته شده از فارسی است!

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس