کاووس

/kAvus/

معنی انگلیسی:
frail

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

کاووس. ( اِ ) شعله و شرر. ( برهان ). || تندی. ( برهان ). رجوع به کاوس شود. || ( ص ) پاک و لطیف. ( برهان ). پاک ونظیف. ( فرهنگ دساتیر ). || اصیل و نجیب و مستولی. ( برهان ). به این معانی از دساتیر است. ( حاشیه برهان چ معین ). رجوع به فرهنگ دساتیر ص 259 شود.

کاووس. ( اِخ )کاوس. پهلوی کایوس ، اوستایی کواوسان است که جزء اول آن همان لقب «کی » و جزء دوم آن معلوم نیست. بارتلمه حدس میزند از ریشه اوسا باشد بمعنی دارای منبع فراوان. وی در روایات ایرانی پسر ایپی ونگو و نوه کیقباد دانسته شده. نام کاوس بصورت اوشنه در «ودا» آمده و بنابراین وی یکی از شهریاران دوره هند و ایرانی است. ( از حاشیه برهان چ معین ). نام یکی از پادشاهان کیان باشد و بعضی نمرود را گویند و جمعی فرعون را، اﷲاعلم و رسم الخط آن دراین زمان به یک واو است همچون طاوس و داود و امثال آن. ( برهان ). اشتباه با نمرود از این است که نمرود هم مطابق روایات مانند کاوس بکمک چهار عقاب پرواز کرده است اما معانی لغوی این کلمه از فرهنگ دساتیر در برهان نقل شده است. رجوع به فرهنگ دساتیر ص 259 شود.

فرهنگ فارسی

کساوس وی در روایات ایرانی پسر ایپی ونگو و نوه کیقباد دانسته شده است

گویش مازنی

/kaavoos/ کابوس - کاووس نامی برای مرداناز پادشاهان افسانه ای و اسطوره ای مازندران، که نامش بارها در شاهنامه آمده است

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:کیکاوس

پیشنهاد کاربران

کاوس معنای مختلفی دارد : اصیل ، نجیب ، شعله، سرچشمه پاکی
کاووس یعنی سرچشمه روشنایی فرجام نیک یا همان نیک فرجام
کابوس یعنی سرچشمه تاریکی و پریشانی یا همان بدفرجام
تکیه بر اختر شبگرد مکن کاین عیّار تاج کاووس ربود و کمر کیخسرو
کاووس=کیکاووس
کاووس ؛ ( کایوس ؛ کیا یوس ) در اصل فارسی مرکب از دو کلمه ( کیا ؛ یوز ) که کیا یعنی بزرگ و ( یوز یا یوس ) از مصدر یوزیدن به معنی جستجو کردن و رویهم به معنی ( جوینده بزرگی ) یا ( جوینده بزرگ ) است

سرچشمه روشنایی
معنی کاووس فرجام یعنی . . . . . . . . . . خواب پایان . . . من خیلی دوست دارم
Kavos::در زبان لری بختیاری به معنی
کابوس
در فارسی کابوس
Kabos
در یونانی
خائوس xavos

بپرس