کبدی

/kabedi/

معنی انگلیسی:
hepatic

لغت نامه دهخدا

کبدی. [ ک َ ب ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به کبد: حمی الکبدی. ( یادداشت مؤلف ). || برنگ جگر. جگری. ( یادداشت مؤلف ).
- مجرای کبدی ؛ از اجتماع ریشه های کبدیه و مجاریی که متعاقب آنهایند دو شعبه حاصل شده که در شیار عرضی کبدبا هم متحد گشته جذع واحدی موسوم به مجرای کبدی از آنها متشکل می شود که اول در شیار عرضی کبد واقع و بعد به تحت و یمین رفته پس از مسیر دو تا چهار سانتی متر با مجرای مراری متحد میشوند مجرای معوی را می سازند و در معبر خود از خلف با ورید باب و از قدام با شریان کبدی مجلود است و عروق لنفیه کثیری آن را احاطه کرده اند تمام این عروق در میان ثوب معدی کبدی واقعند. ( تشریح میرزاعلی ص 578 ).

فرهنگ فارسی

منسوب به کبد برنگ جگر

واژه نامه بختیاریکا

اِش تی تی

دانشنامه عمومی

کبدی (رنگ). کبدی ممکن است به یک گروه از انواع خاصی از رنگ های قهوه ای تیره در سگ و اسب اشاره شود. نام گذاری یادشده ممکن است به رنگ اندام نیز اشاره داشته باشد.
نخستین استفاده ثبت شده از کبدی به عنوان نام رنگ در انگلیسی در سال ۱۶۸۶ بود. [ ۱]
در سمت چپ رنگی که به طور سنتی کبدی نامیده می شود، نمایش داده مشده است.
عکس کبدی (رنگ)عکس کبدی (رنگ)عکس کبدی (رنگ)عکس کبدی (رنگ)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

hepatic (صفت)
کبدی، جگری، سودمند برای جگر، جگری رنگ

پیشنهاد کاربران

بپرس