کسکسه

لغت نامه دهخدا

( کسکسة ) کسکسة. [ ک َ ک َ س َ ] ( ع مص ) سخت کوبیدن و کسکسة در لغت بنی تمیم الحاق کردن سین است به کاف خطاب مؤنث در حال وقف یقال : اکرمتکس بجای اکرمتک و بکس بجای بک. ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(کَ کَ سَ یا س ) [ ع . کسکسة ] (مص م . ) ۱ - سخت کوفتن . ۲ - الحاق کاف تأنیث به سین به هنگام وقف مانند «بکس » و «اکرمتکس » بجای «بک » و «اکرمتک » (و آن لغت تمیم است . ) ۳ - آوازی که از تلفظ حرف «س » شنیده شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کسکسه به الحاق حرف سین به حرف کاف خطاب مؤنث ، هنگام وقف اطلاق می شود.
«کسکسه» (به فتح کاف) مصدر و لهجه قبیله «بنی بکر» و نوعی وقف به روش الحاق است.«کسکسه» الحاق حرف سین به حرف کاف خطاب مؤنث در تلفظ هنگام وقف است؛ مانند: (وقیل یا ارض ابلعی ماءک)؛ «و به زمین گفته شد آبت را فرو ببر». در این جا هنگام وقف بر «مائک»، «مائکس» خوانده می شود.
دیدگاه ها
ابن حاجب در کتاب شافیه تصریح کرده است اگر «کاف» خطاب مؤنث را در حال وقف ساکن کنند، تفاوت مذکر و مؤنث از بین می رود؛ لذا برای ایجاد تفاوت و جداکردن مذکر و مؤنث در حال وقف، حرف سین را به کاف خطاب مؤنث ملحق، یا کاف خطاب مؤنث را هنگام وقف، به شین بدل می کنند.زرکشی به نقل از صیرفی، عنعنه را به قبیله تمیم ، عجرفه را به قیس، و کسکسه را به قبیله ربیعه نسبت می دهد.
عناوین مرتبط
...

پیشنهاد کاربران

بپرس