کلیکان

لغت نامه دهخدا

کلیکان. [ ک َ ] ( اِ ) گیاهی باشد به غایت گنده و بدبوی که آن را کمای و گل گنده نیزگویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). کشنج. ( فهرست مخزن الادویه ). و رجوع به کُما و کُمای شود.

کلیکان. [ ک ِ ] ( اِ ) سبزیی باشد معروف که خورند و آن را به شیرازی ترخانی گویند، و بعضی گویند گیاهی باشد که آن را طرخون خوانند و بیخ آن را عاقرقرحا نامند. ( برهان ) ( آنندراج ). طرخون. عاقرقرحا. ( ناظم الاطباء ). ترخانی. طرخون. ترخون. ( فرهنگ فارسی معین ).

کلیکان. [ ک ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان هرازپی است که در بخش مرکزی شهرستان آمل واقع است و 150 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

گویش مازنی

/kalikaan/ از توابع دهستان هرازپی شهرستان آمل

پیشنهاد کاربران

بپرس