کمبزه

/komboze/

لغت نامه دهخدا

کمبزه. [ ک ُ ب ُ زَ/ زِ ] ( اِ ) نارس خربزه را گویند. ( آنندراج ). کمبیزه. کنبیزه. میوه کال و نارس ( مانند طالبی ، گرمک ، خربزه ) ( فرهنگ فارسی معین ). سفج. کالک. کاله. سبز. سفجه. خِرچَه. خِرچَنگ. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- امثال :
بزک نمیر بهار می آد ( می آید )، کمبزه و خیار می آد ( می آید )؛ وقتی گویند که کسی را به وعده بسیار دور و نامعلوم دل خوش کنند و حال آنکه کار به عجله و شتاب احتیاج دارد. و رجوع به کمبیزه و کنبیزه شود.

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) میو. کال و نارس ( مانند طالبی گرمک خربزه ) . یا مثل کمبزه بزمین کوبیدن . محکم بزمین کوبیدن .

فرهنگ معین

(کُ بُ زِ ) (اِ. ) ۱ - خیار زرد و درشت . ۲ - خربزة نارس .

فرهنگ عمید

نوعی میوه شبیه خربزۀ نارس.

پیشنهاد کاربران

/کالاه/ یا کالک/ واژه ایرانی به معنی نارس هست و عمدتا به میوه های نارس خربزه و طالبی و غیره گفته می شود کنبزه ) یا کمبزه ) و واژه ای ایرانی هست و ربطی به ترکی ندارد . و ریشه ی آن /کال/ نارس می باشد کالک و کالاه در زبان آذربایجانی یک از بازمانده واژه های پهلوی آذری باستان در میان مردم ما است.
ساختمانی که طاق چشمه ای باشد و شبیه به شکل کمبیزه
علی آباد کمبیزه و معرب آن علی آباد جمبزه
سوالی که شاید شما هم بپرسید اگر کمبزه همان خربزه کال و نارس است چرا کشاورزان آن را به بازار عرضه می کنند و نمی گذارند بزرگ شود و تبدیل به یک خربزه عالی گردد، اولین جواب، تقاضا است وقتی عده ای حاضرند برای همین خربزه نارس و کوچولو پول خوبی بدهند کشاورز هم عرضه می کند بهرحال عده ای آن را اینجوری می پسندند یا نمی توانند صبر کنند تابستان شود و خربزه تهیه کنند و به قولی تا گوساله گاو شود دل صاحبش کباب شود قضیه این افراد شده است با این تفاوت که این ها، صاحب کمبزه و خربزه نیستند اما بهرحال طاقت و صبر ندارند تا کاملا برسد در ضمن کشاورز هم سریع تر با عرضه کمبزه به درآمد می رسد و نیازی به هزینه آبیاری و مراقبت تا تبدیل به خربزه نخواهد داشت اما حکایت عرضه اولیه این محصول در بازار گویا از این جا نشات می گیرد که کشاورز در حین سرکشی به خیارزار، میوه های کرمو و در حال خراب شدن را جدا کرده است تا اگر برای آن آینده ای نمی بیند لااقل بدرد خوراک گاو و گوسفندش بخورد و آنها را به منزل آورده در آنجا فرزندان یا زنِ خانه خصوصا اگر زن حامله بوده بدنبال کنجکاوی و چشیدن میوه، طعم و مزه ان را می پسندند و سال های آینده هم یاد کمبزه کردند که چه مزه ی نیکو داشت و کم کم، پولدار های عاشق طعم شده، برای بهره بردن، حاضر به پرداخت پول در ازای آن شدند و بدین ترتیب کمبزه خراب و یا ضایعات آن مال بُزی شد و کمبزه های سالم یا تقریبا سالم مال آدم های کمبزه خور، خلاصه نام کمبزه حکایت از خربزه ی کال کرمو شده که فقط بدرد بُزی می خورد است.
...
[مشاهده متن کامل]

بزک نمیر بهار میاد کمبزه با خیار میاد، کمبزه و خیار کرمو شده که هرچند از دیده ی کشاورز افتاده اما برای بز و بزغاله حکم چلو کباب دارد. اما وعده دادن دولت هایی چون حسن روحانی به مردم که برجام بیاید چگونه می شود حکایت آن کشاورزی است که بزغاله را بی خوراک گذاشته و می گوید صبرکن وضع خوب می شود و بهار می اید و کمبزه با خیار میاد که البته مردم ایران حتی کمبزه برجام را نچشیدند چه برسد به خربزه ان ( علی برکت ا. . ) .

کوند به کسر ک ، فتح و. سکون. ن خربزه نرسیده

بپرس