کنایه دار


معنی انگلیسی:
allusive, sarcastic, sardonic

واژه نامه بختیاریکا

دو بِرِند

مترادف ها

pointed (صفت)
نوک دار، تیز، کنایه دار، نیش دار

sly (صفت)
حیله گر، ناقلا، محیل، موذی، کنایه دار، سربتو، ناتو، شیطنت امیز

ironic (صفت)
طعنه امیز، کنایه دار، طعنه ای

witty (صفت)
شوخ، عاقل، ظریف، کنایه دار، بذله گو، لطیفه گو، لطیفه دار

emblematic (صفت)
رمزی، نشانه، حاکی، کنایه دار

فارسی به عربی

ذکی , ساخر , ماکر , مدبب

پیشنهاد کاربران

بپرس