کهگیلویه

/kohgiluye/

فرهنگ فارسی

این فرمانداری کل در منطقه کوهستانی بین استانهای فارس و خوزستان واقع شده هوای آن در بخشهای بلند زمستانها سرد و تابستانها معتدل و در بخشهای پست زمستانها معتدل و در و تابستانها گرم است . طایفه های : لر بویر احمدی و ممسنی در این فرمانداری ساکن هستند . فرمانداری کهگیلویه دو شهرستان دارد : ۱ - شهرستان کهگیلویه مرکز آن شهر دهدشت . ۲ - شهرستان بویر احمدی مرکزش شهر یاسوج . گچساران یکی از بخشهای شهرستان کهگیلویه از مراکز مهم بهره - برداری نفت است و محصول آن بوسیله لوله به جزیره خارک برده میشود . میوه وحشی زالزالک را در این ناحیه [ گیلویه ] گویند و بدین مناسبت آن منطقه را [ که گیلویه ] نامیده اند . ۲ - بخشی است از شهرستان بهبهان واقع در شمال شهرستان کوهستانی و گرمسیر و سردسیر دارای ۳۹۵ آبادی و ۸۵٠٠٠ تن سکنه محصول غله برنج بنشن و محصولات دامی . در این بخش کوههای بلندی هست که مرتفعترین قله آنها ۳۳٠٠ متر بلندی دارد . ایلات آن در فصول گوناگون به ییلاق و قشلاق میروند .

پیشنهاد کاربران

طیبی بهمی نداره . . . . . همه برادرن. . . . . . . ولی این حکومت واقعا ب ما مدیونه . . . . . . . همیشه هم محروم بودیم و هستیم . . .
انچه از زبان شناسی استفاده می شود
که مخفف کوه و
گیلویه در زبان محاوره گلو گاه بوده
که معنی ان گلوگاه کوه یا تنگه که گفته می شود در ان تنگه اریوبرزن با اسکندرجنگ کرد
تنگه کوه - - گلوگاه کوه جای که اریوبرزن جلو اسکندرایستاد
کوه گل پرور
گیل، گوله، گلوله، گُل، گُله، کُله، کَله همگی از یک ریشه و به معنی چیز کروی شکل میباشد که بسته به موقعیت معنای هر یک را میتواند بگیرد
گیلان:سرزمین گلها
گیلاس:گلوله آویزان
کهگیلویه:کوه گل دار ( شیرویه:مرد شیر دار یا مرورش دهنده شیر ؛ بابویه:پدر دار و با اصل و نسب )
...
[مشاهده متن کامل]

کُلوخ:گلوله خاک
کُلون:گلوله یا توپک کوبش در
کله:سر

من دهدشتی هستم ولی میدونم تو اوستا کلمه بویران یا بویرها استفاده شده ، بویران کمانداران قوم سکا بودن که پادشاهی بزرگی داشتند حتی از پادشاهی هخامنشیان بزرگتر بود و عشایر و همیشه در حال کوچ بودن ولی در اواخر
...
[مشاهده متن کامل]
دوره خود ضعیف شدن و از پادشاه ماد ( دیاأکــــو پدربزرگ مادری کوروش کبیر که در شاهنامه ضحاک معرفی شده ) شکست خوردن ولی زمانی که کوروش هخامنشی بر علیه پدربزرگش قیام کرد بویرها یا همون کمانداران سکاها بخاطر انتقام از پادشاهی ماد به کمک کوروش کبیر اومدن و پادشاهی ماد شکست خورد و بویران یا بویرها به خدمت پادشاهی هخامنشی دراومدن. . .

کهگیلویه یا کوه گیل ، گیل به زبان عبری یعنی سرزمین ، کوه گیل در اوستا هم به معنی سرزمین کوهستانی ترجمه اومده ، اگه مشاهده کنید تمام این منطقه یا سرزمین کوهستانی هستش و اینکه گیلویه رو به نام یه شاهزاده معرفف میکنند کاملاً اشتباهه ، لطفا درست ترجمه کنید. . .
از زمان قدیم تا الان این خاندان بزرگ طیبی بودن که بر ممالک جنوب حکم رانی میکردن. . . سکه به اسم خود چاپ کردن. . . اولین پول کاغذی خاندان طیبی چاپ کردن. . . ریس علی دلواری طیبی بود . . . آریوبرزن طیبی بود
...
[مشاهده متن کامل]
. . . گیلویه طیبی بود. . . وووو چهل سال خاندان طیبی به ایران حکومت کردن . . . پرچم داشتن برروی پرچم خود پنج سر شیر زیر چتر نیلگون زیرآسمان آبی . . . وصفحه مسطیل شکل . . . ووو به جرات میتونم بگم طیبی مادر تمامی ایلات وطوایف لر بزرگ هست. . . طیبی در تمام تاریخ وادوار گذشته تضعیف شد. . . وتبعید وطوایف طیبی ازشون گرفته شددد. . . کرایی طایفه بزرگ وجز طیبی هست و۳۸۰ سال خراج گذار ایلخانان طیبی بود ومابقی. . . پس خواهشاااا برادران کرایی مارو ازمون نگیرین وتجزیه وتفرقه ایجاد نکنید. . . اصل اصل اصل طیبی کرایی هست. . . تو هیچ جنگی از ایلات مجاور تا پادشاهان و ابرقدرت های دوران طیبی شکست نخورد وهمیشه فاتح جنگ هاااا ما بودیم. . . تو صحرایی زیدون ما عرب شکست دادیم . . . ( بیتش گفتن جایزون جای عربه طیبی واگرش که ) تو جنگ. . . . . مااا بودیم . . . تو بردی بزگرله مو کشتوم می زردله اسبله بردوم. . . چنگیر خان در خاطرات خود نوشت من از سیاست طیبی شکست خوردم. . . قوم طیبی کل ایران جای توست. . . قلب من منزلگه ماوای توست. . . تووجنگ با هندوستان توجنگ با افغان ماااا فاتح بودیم. . . وتاریخ قوم لر طیبی در اوج واون بالا پرچم داری میکند. . . وسلام. . . یه کلام . . . طیبی یعنی شکست شاهان وابرقدرت های دوران 💪

سلام . در استان قزوین به زالزالک کری یا کلی گفته می شود . به فتح کاف . شاید زالزالک در زمان قدیم به این اسم شناخته می شده. شباهت گیلو و کلی قابل توجه است .
دوست عزیز که فرمودید بهمئی ؛ایل بهمئی هم جز کهگیلویه و بویراحمد می باشد. . .
متاسفانه متن شما ناقص و با رفرنس ضعیف است
برای گیلویه پادشاه ساسانی معقولترینِ
درزبان محلی به زالزالک سیسه میگویندوگیلواسم یک مردجنگی بودکه وقتی اعراب به ایران هجوم اوردندیک تنه جلوی انهاایستادوهزاران شبیخون ( شوخین ) به آنهازدچون گیلوشاهزاده بودایرانیان لقب شیجون ( شاه جان ) به
...
[مشاهده متن کامل]
اودادندوآخربانامردی یکی ازفامیل خودش درمنطقه ای که به نام خودش نامگرفت چنارشیجون ( چنارشاهیجان ) ازپشت سرکشته شد

سرزمین کهگیلویه در زمان ساسانیان �قُبادخُره� نام داشت. در زمان اعراب به �ارجان� و در زمان صفویه به کهگیلویه تغییر نام داد و از دورة صفویه به بعد از فارس جدا و مستقل شد. در دورة قاجار دوباره به فارس پیوست و سرانجام در سال 1356ش تحت عنوان استان کهگیلویه و بویراحمد نامیده شد.
به کلبعلی در قسمت کربلی وکربلیوند توجه کنید درابادیس
به باور برخی سرزمین انشان که پادشاهی کوروش بزرگ نخست از آنجا آغاز شد همین استان بوده است
گیلویه کسی بود ک استان کوهگیلویه و بویر احمد را ب وجود اورد یعنی پس از دو ده نبرد بزرگ با دشمنان خود استان گیلویه را تا سیس کرد
سرزمین کوهستانی کوه گیلویه وبویر احمد، گیل، اشاره به نیرومند ( کوهستانی بودن ) ، وبویه، برگرفته از تمدن ال بویه، احمد نیز نام شاه آل بویه. حکومت آل بویه پایتخت خودرا از دیلمان به شیراز منتقل وسپس به بغداد انتقال داد. احمد معزالدوله دیلمی پس از تسلط بر ایران و فتح بغداد، پایتخت دیلمیان را به بغداد انتقال داد. ومردم گیلویه از بازماندگان دیلمی که زبان دیلمی ولری شباهت شدیدی باهم داشته واز اقوام کاسی تبار ند. با شکست اعراب توسط احمد معزدوله دیلمی وفتح بغداد، دوره اشغال حکومت عباسی نیز پایان یافت. ازدیگر اسامی دیلمی کاسیتی منطقه، مارگون ( مادر خواندن، همانندمادر ) ، سیسخت ( کوه سخت، صخره ای ) ، بندر دیلم ( بندر قوم دیلم ) ، هرمزگان ( هرمز دیلمی ) ، لیکک، کیش، دشتی، قشم، و. . .
...
[مشاهده متن کامل]


کوه گیلویه و بویراحمد یا به روایت عرب ها کوه جیلویه. فرماندهی ساسانی که بعد از ورود اعراب به ایران در منطقه بلادشاپور امروزی با لشکری خودمختار و خودجوش به مقابله و مبارزه با اعراب اشغالگر می پرداخت و نهایتا
...
[مشاهده متن کامل]
در برابر اعراب کشته میشود و لذا کلمه بویراحمد یک کلمه پهلوی ساسانی هست به معنای تیرانداز یا کماندار

برای معنی کهگیلویه تفاسیر و روایت های زیادی موجود است اما تا آن جایی که من شنیدم و از افراد مسن و قدیمی سوال کردم این بود که در گذشته شخصی در این منطقه زندگی می کرد به نام " گیلو" از آنجایی که واژه " کی"
...
[مشاهده متن کامل]
را به آدمهایی بزرگ نسبت می دهند و چنین رسمی هنوزم که هنوز است در بین مردم رواج دارد این شخص را به " کی گیلو" خطاب می کردند. بعدها همین اسم به زبان مردم بنام کی گیلو رواج پیدا کرد و کم کم به "کهگیلویه" مبدل شده است. . .

ایلات لر کهگیلویه
ایل جا کی
ایل چرام
ایل چهاربنیچه
ایل دشمن زیاری
ایل بزرگ لر بویراحمد
ایل گشتاسب
ایل بزرگ لیراوی بهداروند شامل::
ایل بهمئی
ایل کرائی
ایل طیبی
ایل یوسفی
ایل شیرالی
ایل خدری
**
ایل لر ممسنی در استان فارس
کهکیلو . یکی از شاخه های ایل افشار هستند که سالیان سال در آن منطقه میزستند وحاکم بودند . از زمان شاهان صفوی ایل افشار به آن منطقه کوچانده شده و بعد از سپری شدن سلسله صفویه وافشاریه . . ایل افشار و کهکیلو ها از منطقه رانده شدند . . مراجفه شود به ایل افشار در گذر زمان
کوه گلو یه بویراحمد
بویر به معنای کمان انداز در باستان در محدوده ایل جاوید ممسنی بودند که امروزه طایفه جاوید گفته می شه در منطقه کلاه سیاه که امروزه جزو دشمن زیاری ممسنی محسوب می شه جایگاه بویر ها بود امروزه در جنوب جاوید
...
[مشاهده متن کامل]
قرار می گیره از طوایف پارسی ایل مماسن ( مه و سن=مهان بزرگان ) بودند و کمان اندازان گارد جاوید محسوب می شدند و نام برخی از افراد کمان انداز در لوحه های گلی در محدوده لیدوما ممسنی در کنار نام گبریاس نیزه انداز از طایفه مشهور پاتیشوری ترجمه شده. . . گبریاس ( گوبره در کتیبه بیستون ) مالک بزرگ پارس ( مماسن ) و فرمانده ارتش هخامنشی در فتح بابل در زمان کورش و پدر زن داریوش بزرگ و پدر ماردونیه فرمانده افسانه ای ارتش هخامنشی در فتح آتن. . . از دیگر طوایف پارسی که در مماسن نام برده شده، مردها ( طایفه هخامنشیان ) ، مکا ( مکوند ها=نیزه اندازان ) ، کایدها، پاتیشوری، کرتی و. . . ۱۲ طایفه بوده که در زمان رستم سورن پهلو ( سورن آباد جاوید ممسنی ) ۱۴ طایفه بوده و به ۱۴ چریک مشهور بودن که ۴ طایفه امروزی مماسن به ۴ بنیچه ۱۴ چریک مشهورند. . . طایفه جاوید که روزگاری به تنهایی ایل بزرگی بوده و از گویم شیراس ( شیراز ) آغاز می شده بخش شمالی آن در کوره استخر و جنوبی آن به همراه ممسنی در کوره بیشاپور قرار می گرفت، طایفه بهکیش ( بکش ) ، طایفه دشمن زیاری ( دشمنان آل زیار ) و طایفه رستم ( به نام رستم سورن پهلو فرمانده ارتش ایران در نبرد کاره ( حران ) در ترکیه در برابر کراسوس رومی. . . مهرگان ساسانی پس از سقوط ساسانیان حاکم جاوید شد و امروزه دهستان کِیرا ( کورا هخامنشی ) در جاوید به یاد مهرگان مهرنگان نامیده می شه. پس از مهرگان گیلویه حاکم جاوید ( همایگان، پارسیگان، سورن آباد، نیوار، ده لاله و. . . ) شد بعد ها حاکم مماسن که گستره ممسنی از زمان قاجار از حومه گچساران تا ملیان ( بیضا ) بود. ، شد و قدرت گیلویه همچنان بیشتر که سراسر ایالت پارس ( مماسن، کهگیلوی و بختیاری ) را در قدرت داشت که امروزه گلیله جاوید ممسنی ( سرحد تیره سالاری جاوید ) و نام استان کهگیلویه به نام گیلویه ساسانیست. ساسانیان حاکمان جاوید بودند و در شمال جاوید در استخر در قدرت. . . اردشیر بابکان در داراسپید جاوید در جنوب غربی استخر با کشتن گوچهربازرنگی که کاخی سپید داشت و یکی از حاکمان بزرگ استخر بود ساسانیان را تشکیل دادند. ساسانیان از تبار بهمن افسانه ای و از خاندان داریوش ۳ هخامنشی ( دارا کیانی ) بودند.

با سلام . . . همونطور ک گفتن که گلویه نام یک فرمانده بود. . . . بویر احمد هم . . . در زمان قدیم ب لشکری از لرها بویر میگفتند ک به معنی کماندار . . که تحت امر فردی به نام احمد بوده است
سلام خدمت تمام دوستان این متن دچار تحریف شده و همچین درختی با همچین نامی اصلا در گویش ما لرها وجود نداره گیل از فرماندهانی بوده که در زمان ساسانی پادشاهان ساسانی ایشان را بعنوان فرماندار این بخش منتخب
...
[مشاهده متن کامل]
نموده اند و در یک کوه مرتفع که بتواند کل منطقه را نظاره کند مستقر گردید که بنام خودش رقم خورد و به مرور زمان منطقه به نام کوه گیل شناخته شد و بعلت نام طولانی کنونی استان به کوه گیلویه تغیر یافت و بویراحمد نیز به این نام اضاف گردید.

چرا از ایل بهمئی نام برده نشد ایل بهمئی در بخش گسترده ای از این منطقه، دیریست که سکونت دارن
کلمه کهگیلویه متشکل از که گیلویه می باشد
<< که >> در زبان لری به معنای کوه می باشد گیلویه اسم فرمانده این منطقه می باشد
چه تفسیر مسخره ای!!اینجا هیچ کس به زالزالک گیلویه نمیگه. میگن سیسه. گیلویه اسم یه شاهزاده ساسانی بوده واین کوه محل فرمانراویی اوبود.
کامل نبود. گیلویه نام پهلوانی بود در زمان ساسانی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)

بپرس