کودک منش

لغت نامه دهخدا

کودک منش. [ دَ م َ ن ِ ] ( ص مرکب ) کودک سرشت. ( فرهنگ فارسی معین ). کودک مزاج. کودک مشرب :
در کاسه لذت شکنان چشمه زهرم
در کاسه کودک منشان جرعه شیرم.
عرفی ( از آنندراج ).
و رجوع به کودک سرشت و کودک مزاج شود.

فرهنگ فارسی

کسی که اخلاق و عادات کودکان دارد : همه کوسه و پیر و کودک سرشت بخوبی روند از چه هستند زشت . ( نظامی )

پیشنهاد کاربران

بپرس