کوس محمودی

لغت نامه دهخدا

کوس محمودی. [ س ِ م َ ] ( اِخ ) کوس جنگ سلطان محمود غزنوی که ضرب المثل بوده. ( از حاشیه هفت پیکر چ وحید ص 51 ). مانند کوس نادری. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
چون محمد شدی ز مسعودی
بانگ برزن به کوس محمودی.
نظامی ( هفت پیکر چ وحید ص 51 ).
جواب گفتن مهمان ایشان را و مثل آوردن به دفع حارس کشت به بانگ دف ازکشت ، شتری را که کوس محمودی بر پشت او زدندی. ( از عناوین مثنوی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

کوس جنگ سلطان محمود غزنوی که ضرب المثل بوده . مانند کوس نادری

پیشنهاد کاربران

بپرس