کوشا

/kuSA/

مترادف کوشا: پرتلاش، جدی، درس خوان، ساعی، سخت کوش، فعال، مجاهد، مجد

متضاد کوشا: تنبل، کاهل

معنی انگلیسی:
assiduous, diligent, industrious, laborious, painstaking, patient, sedulous, studious, trier

فرهنگ اسم ها

اسم: کوشا (پسر) (فارسی) (تلفظ: kušā) (فارسی: کوشا) (انگلیسی: kusha)
معنی: آن که بسیار تلاش و کوشش می کند، ساعی، تلاشگر، [از کوش، ا ( پسوند فاعلی و صفت مشبهه ) ]، [از کوش + ا ( پسوند فاعلی و صفت مشبهه ) ]
برچسب ها: اسم، اسم با ک، اسم پسر، اسم فارسی

لغت نامه دهخدا

کوشا. ( نف ) جد و جهد کننده و کوشش نماینده. ( ناظم الاطباء ). کوشنده. سعی کننده. مقابل تنبل و کاهل. ( فرهنگ فارسی معین ). ساعی. جاهد. جادّ. مُجِدّ. جهدکننده در کار. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
به هر کار کوشا بباید بدن
به دانش نیوشا بباید شدن.
فردوسی.
به هستی یزدان نیوشاترم
همیشه سوی داد کوشاترم.
فردوسی.
چنین داد پاسخ که کوشا به دین
ز گیتی نیابد مگر آفرین.
فردوسی.
بسی گنبد از سنگ بد ساخته
به سنگین ستونها برافراخته
که کوشا دوصد مرد زورآزمای
نه برتافتی زآن ستونی به جای.
اسدی.
و حکما گفته اند کوشا باشید تا آبادان باشید... ( قابوسنامه ).
به الفنجگاه اندرونی بکوش
که جز مرد کوشا نیابد منال.
ناصرخسرو.
این هست ولیک نیستت حاجت
تا از پی رزقها شوی کوشا.
مسعودسعد.
- کوشاتر ؛ کوشنده تر. کوشش کننده تر. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
بدو گفت آن کس که کوشاتر است
دو گوشش به دانش نیوشاتر است.
فردوسی.
|| به معنی کوشنده و سعی کننده در جنگ و جدال باشد. ( برهان ). جهدکننده در جنگ. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) کوشنده سعی کننده مقابل تنبل کاهل : بهر کار کوشا بباید بدن بدانش نیوشا بباید شدن .

فرهنگ معین

(ص فا. ) جد و جهد کننده ، ساعی .

فرهنگ عمید

کسی که در کارها جدوجهد می کند.

دانشنامه عمومی

کوشا ( انگلیسی: kosha ) , پوسته یا بدن، قلمرو تجربه و هستی. [ ۱]
آتمان در عالم کبیر به صورت سه مرتبهٔ هستی و در عالم صغیر به شکل پنج قشر تعینات جسمانی ( kosha ) تجلی می کند. [ ۲]
در مکتب ودانتا پنج قشر تعینات جسمانی عبارت اند از:
۱ - قشر طعام ( Anna )
«آنامایا کوشا» Annamaya kosha
۲ - قشر دم حیاتی ( Prana )
«پراآنامایا کوشا»Pranamaya kosha
۳ - قشر نفس و حس مشترک ( Manas )
«پراانامایا کوشا»Manomaya kosha
۴ - قشر عقل ( Vijñāna )
«ویجنیانامایا کوشا»Vijñānamaya kosha
۵ - قشر وجد و شادی ( Ananda )
«آناندامایا کوشا»Anandamaya kosha[ ۳]
عکس کوشا
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

ساعی

مترادف ها

striver (اسم)
کوشا

trier (اسم)
کوشا، ازمایش کننده، ازماینده

industrious (صفت)
ساعی، ماهر، زبردست، کوشا

diligent (صفت)
ساعی، زحمت کش، سخت کوش، کوشا، کوشنده، پشت کاردار

studious (صفت)
ساعی، مشتاق، زحمت کش، کوشا، بلیغ، درس خوان، جاهد، کتاب خوان

trying (صفت)
سخت، کوشا

sedulous (صفت)
ساعی، کوشا

فارسی به عربی

دووب , مجتهد

پیشنهاد کاربران

کوشا نام یکی از بزرگترین، قدیمیترین و حرفه ای ترین آژانس های تبلیغاتی کشور است که دفتر آن در تهران می باشد. این شرکت تبلیغاتی دارای نمونه کارهای معتبر و بزرگی در حوزه تبلیغات است که میتوانید برای اطلاعات بیشتر از وبسایت آنها دیدن کنید.
koosha. ir
منابع• https://koosha.ir/
یعنی تو لغت نامه و خودتون که معنی فارسی رو عربی میارین و ریدین تو زبونمون که از فارسی داره تبدیل به عربی میشه
عربای جاکش آخوندزاده کثیف
کوشا کوشا ، ناحیه ای بوده است در قدیم ، در جزیره یِ کیش ( کیس ، قیس )
که محلِ وقوعِ یکی از جنگهایِ آخرالزمانی است .
( خطبه یِ البیان ، منسوب به حضرت علی ( علیه السلام ) ، از کتاب الزام الناصب نوشته یِ مرحوم شیخ علی یزدی )
مجد. [ م ُ ج ِدد ] ( ع ص ) کوشش کننده در کار. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از غیاث ) . کوشنده. کوشا. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : در قمع اهل الحاد مجد و متشمر. ( ترجمه ٔ تاریخ
...
[مشاهده متن کامل]
یمینی چ 1 تهران ص 398 ) . او را گفت ازشرق تا غرب زیر فرمان تو خواهد بود، کار را مجد و مجتهد باش و پاس مردم دار. ( جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 42 ) . بدین سبب اهالی شهر در کار مجدتر شدند و برمقاومت و مبارزت صبورتر گشتند. ( جهانگشای جوینی چ قزوینی ص 100 ) .

کوشا : سخت کوش در چیزی ، پر تلاش
توضیح : بیشتر در جملات تعجبی و خبری و سوالی می آید .
***
مثال : آیا او در درس هایش کوشا است ؟ سوالی
مثال : چه پسر کوشایی !! تعجبی
مثال : او دختر کوشایی است . خبری
سلام اسم منم کوشاست.
میتونم برای معنی بگم که در فارسی کوشا میشه تلاش گر پر تلاش.
ولی تو انگلیسی میشه hard working ولی همون کوشا خونده میشه koosha.
ولی معنیش به انگلیسی hard working هست البته تو لغت نامه انگلیسی وجود نداره.
...
[مشاهده متن کامل]

Hard working=کار سخت یا چون معنی اسم هست میشه کسی که کار های سخت انجام میده.

پر تلاش، کسی که تلاش فراوان میکند، درس خوان
نام من هم کوشا هست و از مطلبتون خوشحال شدم
بیش ازحدتلاش کردن
جدی
پرتلاش
جاهد
مرد تلاشگر

کوشامهر یعنی کسی ک عاشق مهرورزیدنه
برگرفته از کلمه کوشان و ایلات قدیمی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس