از رو نوشتن، رو نوشتن برابر های ساده واژه کپی هستند.
شاید بتوان واژه "ترانگاشتن" را پیشنهاد داد. این از چرایی آن:
ترانگاشتن=ترا نگاشتن
"ترا" پیشوندی "از این سو به آن سو" می باشد. نگاشتن هم که می شود نگارش و نوشتن.
... [مشاهده متن کامل]
پس ترانگاشتن می شود از این سو به آن سو نوشتن که می شود همان کپی.
پس:
کپی
گویش:copi
ریشه از:لاتین
برابر پارسی:رو نگاشت، از رو نوشتن، ترانگاشت
همانند، مشابه، رونگاشت
اندر این آخرجهان ز گزاف
بس چمن نام هر چمین گفتم
طوق بر گردن کپی بستم
نام اعلا بر اسفلین گفتم
عجز خواهید روح را که ز عجز
صفت روح بهر طین گفتم
حلیه آدم و خلیفه حق
بهر ابلیس و هر لعین گفتم
این شعر از مولاناست و کپی واژه فارسی است
کَپی به چم میمون که در زبان پهلوی " کپیگ" گفته می شد به گمان بسیار، از ریشه "کپ" گرفته شده، ریشه ای که اکنون به ریخت "قاپ" در قاپیدن به کار رفته،
تکواژ کپ در واژه " کَپیچَ" در پارسی باستان به کار رفته به چم گیرنده، دارنده و دارای نمونه های دیگری در سانسکریت ( کَپَتی = دو دست پر ) و زبانهای اروپایی ( caption، capture و. . . = گرفتن، قاپیدن ) نیز است.
... [مشاهده متن کامل]
کپی یا میمون به جز انسان، تنها جانوری ست که با دستهایش توانایی گرفتن و ربودن ( کَپیدن یا قاپیدن ) را داراست.
[نگاه خوانندگان را به واژه "کپیدن" در آبادیس فرا می خوانم]
زدودن این واژه به هر روی از زبان ایرانی اشتباه می باشد چه درگذشته داشته باشیم چه نه زبان ها از واژه هایی ریخت میگیرن همانطور که بسیاری از واژه های ما به عرب ها رفته و بکار میگیرند ما نیز باید در راستای درست این شایان رو بکار ببریم
... [مشاهده متن کامل]
با اشاره به گفته های دوستان واژه کوپ زدن رو پیشنهاد میدم که بسیار به واژه کاپی انگلیسی و فارسی کهن می باشد و امروزه نیز کوپ زدن بکار میرود
. . .
این وسیله با وسیله شما کوپ نمیزنه یا کوپ داره ( تشابه )
این جنسش اصله یا کوپه ( فیک )
فتوکپی = اکسکوپی / یا کوپیاکس
واژه اکس هم که دوستان گفتن دگرریخته شده از واژه های کهن اریاییست پس کوپیاکس بسیار زیبا می باشد
کَپی ( به انگلیسی: Ape ) و ( نام علمی: Hominoidea )
( زیست شناسی )
کپی به فارسی معنی تکثیر کردن است
چاپ، چاپیدن
کپی = میمون . . به این علت که هرکاری که آدم انجام میداد اونم عینا انجام میداد . . دستگاه کپی رو هم از روی اون نام گذاری کردند.
از این برگه دو تا کپی بگیر === از این برگه دو تا رونوشت بگیر
پلی کپی ریاضی را به من بده === برگه ریاضی را به من بده
آن مرد کپی دوستم است === آن مرد همانند دوستم است.
کپی کاری نکنید = رونویسی نکنید.
نوشتار خودتان را از جاهای دیگر کپی نکنید = نوشتار خودتان را از جاهای دیگر رونویسی نکنید.
همچنین همراه با واژه ی لاتینی �paste� ـــــ copy& past
برچین و بچسبان
برگرفته از پی نوشتِ یادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ششم شهریور ماه ۱۳۹۳
https://www. behzadbozorgmehr. com/2014/08/blog - post_337. html
کپی، صورت مسخ شده ی انسان به صورت میمون است.
کپی انگلیسی همان واژه کپی ( با فتحه ک و تشدید پ ) فارسی است به نام یک میمون انسان نما در کلیله و دمنه آمده است این واژه از فارسی به اروپا رفته و به کپی امروزی تبدیل شده این میمون دوست داشته است همواره رفتار انسان را عینا تکرار کند. اسم دستگاه کپی هم از این حیوان گرفته شده است. در شبکه تلویزیونی من و تو یک میمونی بود که به دکتر کپی معروف بود
... [مشاهده متن کامل]
کپی انگلیسی همان کپی با فتحه ک و تشدید پ فارسی است به نام یک میمون انسان نما در کلیه و دامنه آمده این واژه از فارسی به اروپا رفته و به کپی تبدیل شده این میمون دوست داشته رفتار انسان را عینا تکرار کند اسم دستگاه کپی هم از این حیوان گرفته شده
کَپی ( به انگلیسی: Ape ) به هر یک از اعضای بالاخانوادهٔانسان واران ( نام علمی: Hominoidea ) اطلاق می شود. نمونه های آشنای آنگیبون، اورانگوتان، گوریل، شامپانزه و انسان است.
به دلیل ابهام در واژه کپی، بیشتر ترجیح داده می شود از نام علمی هومینوئید Hominoidea ( انسان واران ) که روابط آرایه شناختی را می رساند، استفاده شود
... [مشاهده متن کامل] شاید واژه ی copy برگرفته از کَپی یا کپیک در پهلوی باشد به ماناک میمون و بوزینه، این جانور خوب میتواند ادا دربیاورد و تقلید کند مانند نگاره ی خودمان در آب یا آینه که هر آنچه انجام میدهیم در آنها دیده میشود.
در پارسی " گرته "
فروز گرته = فتو کپی
چندگرته = پلی کپی
رونوشت ( این واژه در گرفتن نسخه دوم از یک برگ در دستگاه های پرینتر و فتوکپی به کار می رود و همچنین در سیستم عامل هایی مانند ویندوز )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)