گاف

/gAf/

معنی انگلیسی:
gaffe, goof, clinker, snafu, boob, clanger, flub

لغت نامه دهخدا

گاف. ( اِ ) نام حرف بیست و ششم از الفبای فارسی و از حروف معقوده. رجوع به «گ » شود. || شکاف. درز :
بیامد قلون تا بنزدیک در
ز گاف در خانه بنمود سر.
فردوسی.
ظاهراً «کاف » صحیح است ، مخفف شکاف. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ). رجوع به کاف شود. || لاف که سخنان دروغ و گزاف و لاطائل و تجاوز کردن از حد و اندازه خود باشد. ( برهان ).اغراق.

فرهنگ فارسی

( اسم ) نام بیست و ششمین حرف از الفبای فارسی .

فرهنگ معین

(حر. )بیست و ششمین حرف از حروف الفبای فارسی .

فرهنگ عمید

نام حرف «گ».

پیشنهاد کاربران

نویسه و واج /گ/ با نام "گاف":
این واجِ بی کاربرد در تازی، در زبان پارسی، درست مانند واجِ /ک/ به دو شیوه ساخته و واگویی می شود یعنی مانند واج ک، دارای دو واجگاه است، واجگاه گ در واژه های [گاری، گور، گربه، گوش، گزارش، نگار] نرم کام است و در برابر آنها، واژگانی مانند [گیاه، گرم، گریه، گمان، گیوه، گِرد، مرگ، برگ] هستند که واجگاه گ در آنها سخت کام است.
...
[مشاهده متن کامل]

این دو واج گ نیز شوربختانه تنها با یک نویسه نوشته می شوند، واژه ی شوربختانه از برای این ست که همه این باره ها ( موارد ) که گفته شد هرآینه نارسایی و کمبود یک دبیره و خط را نشان می دهند.
برخی می گویند که دو واج یاد شده برای گ ( و همچنین ک ) ، دو واج نیستند بلکه واجگونه یکدیگر هستند، ولی باید گفت که اینگونه نیست، این دو روش ساخت و واگویی ناهمسان برای واجهای گ، به فرنود و دلیل ناهمسان بودن واجگاه آنهاست که آنها را دو واجِ جدا از هم می نهد ( و نیز دو واج ک ) ، در واقع ناهمسانی میان دو واج گ، بیشتر از ناهمسانی میان واجهای /ب، پ/ و یا /و، ف/ یا /ژ، ش/ است!

گاف دادن=سوتی دادن
گندزدن
ضایع
سوتی
گاف / کاف
گاپ / کاپ
گاو/ کاو
گو /کو
گاو
تابلو!

بپرس