گاماسیاب

لغت نامه دهخدا

گاماسیاب. ( اِخ ) رجوع به گاماساب و پل گاماسیاب شود.

پیشنهاد کاربران

گاوماسیاب از دو عبارت گاو و ماسی تشکیل شده است
گاو ماسی . ماسی در زبان لکی و کُردی ماهی است . سراب گاوماسیاب به معنی سراب گاو و ماهی است
و یا گاوماهی یک گونه از ماهی بوده که در آن سراب می زیسته است
کلمه گاماسیاب ازسه واژه گاو، ماسی ( درزبان فارسی کنونی ماسی به ماهی تبدیل شده است. امادربعضی از زبانهای دیگرایرانی مانندکردی به شکل ماسی گفته می شود. ) وآب تشکیل شده است. درنزدیک راس قله چهل تن ازسلسله
...
[مشاهده متن کامل]
قله های کوه گرین دویخچال کنارهم وجوددارد. یکی درسمت راست به شکل یک گاو ودیگری درسمت چپ به شکل یک ماهی ( ازدشت نهاوند ) درست درپایین قله چهل تن چشمه پرآب گاماسیاب ( سرآب گاماسیاب ) جریان دارد. ایرانیان درقدیم نام این چشمه پر آب راگاماسیاب گذاشتند. زیراآب آن را ازذوب شدن آن دویخچال می دانستند. گاماسیاب یعنی آب گاو و ماهی.

بپرس