گذشت کردن


معنی انگلیسی:
forbear, forgive, remit, spare, to make concessions, to waive ones claim

لغت نامه دهخدا

گذشت کردن. [ گ ُ ذَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) عفو کردن. بخشیدن. اغماض کردن. هبه کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بخشودن عفو کردن .

فرهنگ معین

( ~ . کَ دَ ) (مص م . ) عفو کردن ، بخشیدن .

مترادف ها

remise (فعل)
واگذار کردن، انتقال دادن، گذشت کردن

forbear (فعل)
احتراز کردن، صرف نظر کردن، خودداری کردن، اجتناب کردن از، خودداری کردن از، امساک کردن، گذشت کردن، گذشتن از

فارسی به عربی

امتنع عنه

پیشنهاد کاربران

بپرس