گرامافون

/gerAmAfon/

معنی انگلیسی:
gramophone, phonograph, record player

لغت نامه دهخدا

گرامافون. [ گ ِ ف ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) رجوع به گرامافن شود.

فرهنگ فارسی

دستگاهی است برای ظاهرساختن امواج صوت که قبلابرروی صفحه های مخصوص ضبطمیکنند
( اسم ) آلتی است که صفحه ای را که آوازی در آن ضبط شده بگردش در آورد و همان آواز را بگوش رساند جعب. صوت : آوازیرا که دقیقا تقلیدی بود از یک صفحه که همان صبح چندین بار روی گرامافون گذارده بود بلحن گیرا و نیکو آغاز کرد .

فرهنگ معین

(گِ فُ ) [ فر. ] (اِ. )دستگاه مخصوصی که صدا را روی صفحه ضبط و پخش می کند.

فرهنگ عمید

دستگاهی برای ظاهر ساختن امواج صوتی که قبلاً بر روی صفحه های مخصوص ضبط شده است.

دانشنامه عمومی

گرامافون ( به فرانسوی: grammophone ) یا فونوگراف ( به فرانسوی: phonographe ) یا آوانِگار یا آوانِگاشت[ ۱] پرکاربردترین دستگاه برای پخش صدای ضبط شده از دههٔ ۱۸۷۰ تا دههٔ ۱۹۸۰ میلادی بود. اواخر عصر ناصری به ایران آمد و آن را در آن زمان دستگاه «حافظ الصّوت» یا «حبس الصّوت» می خواندند و می نوشتند. [ ۲]
گرامافون یا آوانگار اختراع توماس ادیسون بود. [ ۳] [ ۴] [ ۵] [ ۶] یک فونوگراف با دستگاه های مدرن و مجهز کنونی بسیار متفاوت است. با این حال، از اصول فنیِ مشترکی پیروی می کنند؛ یعنی اصول ضبط کردن صدا همان است که در زمان ادیسون بود.
صدا، خواه از دهان انسان بر آید و خواه از آلات موسیقی، همه در هوا ارتعاش هایی پدیدمی آورند. برای ضبط صدا باید بتوان که آن ارتعاش ها را بر رو چیزی ثبت کرد.
برای این کار چند چیز لازم است: ۱ ) یک لوله که مانند میکروفون در برابر دهان قرار می گیرد تا ارتعاش های صوتی بتوانند در آن جمع شوند و عبور کنند. ۲ ) یک صفحه گردان که به راحتی و نرمی بر جای خود می لغزد. ۳ ) یک سوزن یا چیز ی شبیه به آن. البته این سوزن و صفحه گردان هر دو در انتهای «لوله» قرار می گیرند. ۴ ) یک صفحه مومی و نرم که بر روی «صفحهٔ گردان» نشسته، در زیر یک سوزن پیوسته می چرخد.
اکنون اگر کسی در برابر آن لوله یا میکروفن حرف بزند یا آواز بخواند، ارتعاش های صوتی اش از درون آن گذشته، به صفحه گردان برخورد می کند و آن را می لرزاند. آنگاه همراه با این صفحه گردان، صفحه مومی نیز می لغزد و سوزنی که بر رویش قرار گرفته، پیوسته شیارهایی بر روی آن نقش می زند. بدین گونه، سوزن پیوسته شیارهایی منظم و دایره وار پشت سر هم روی صفحهٔ مومی ایجاد می کند و با حک کردن ارتعاش های صوتی، صدای گوینده یا خواننده را در گرامافون ضبط می کند. البته مسیر این شیارها، حلزون وار، از پیرامون صفحه به داخل و به سوی مرکز آن می باشد.
برای این که صدای ضبط شده را دگر بار بشنویم سوزن نرم تری به جای سوزن اولی قرار می دهیم. اکنون صفحه مومی را زیر این سوزن به گردش درمی آوریم، خواهیم دید که سوزن درست در لای شیارهایی که سوزن قبلی ایجاد کرده، گردش می کند. بر اثر گردش سوزن، دوباره صفحه گردان نیز به ارتعاش در می آید. آن گاه بر اثر این ارتعاش است که صدایی که قبلاً ضبط شده در لوله طنین می افکنَد و بدین گونه دوباره صدای ضبط شده را خواهیم شنید.
عکس گرامافون

گرامافون (مجله). گرامافون ( انگلیسی: Gramophone ) یک ماهنامهٔ لندنی است که در زمینهٔ موسیقی کلاسیک منتشر می شود و به طور ویژه به مرور اجراها و آثار ضبط شدهٔ موسیقی کلاسیک می پردازد. این مجله را کامپتن مکنزی نویسندهٔ اسکاتلندی در سال ۱۹۲۳ بنیان گذاشت.
مجلهٔ گرامافون همچنین برگزارکنندهٔ جایزه گرامافون است که از معتبرترین جوایز در عرصهٔ موسیقی کلاسیک به شمار می رود.
عکس گرامافون (مجله)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

گرامافون (gramaphone)
نوعی دستگاه پخش موسیقی که بر مبنای فونوگراف، اختراع توماس ادیسون امریکایی، ساخته شد. گرامافون نخستین بار در دورۀ مظفرالدین شاه قاجار به ایران وارد شد. نخستین کلام فارسی که در گرامافون ضبط و شنیده شد، کلام و صدای مظفرالدین شاه در تأییدِ قانونِ مشروطه بود. نخستین گرامافون های واردشده به ایران، گرامافون های بوق دار، با بوقی بسیار بزرگ و اغلب زرنگار و جعبه ای مستطیل شکل و بلند بودند. صفحۀ این گرامافون ها استوانه ای شکل بود و همین خصیصه آن ها را از گرامافون های بعدی، که صفحه هایشان بشقابی شکل بود، متمایز می کرد. نخستین گرامافونِ صفحه استوانه ای که به معرضِ دیدِ عموم گذاشته شد، گرامافونی بود که برای جلب کردن اذهانِ عمومی در قهوه خانه ای در شرق میدان شمس العمارۀ تهران به صدا درآمد. شرکتِ انگلیسیِ «ماسترز وُیس» نخستین شرکتِ فرنگی بود که پس از مشاهدۀ علاقۀ عمومی به گرامافون در صدد صدور انبوهِ گرامافون های ساختۀ خود در نوعِ بوقی کیفی به ایران برآمد. از نخستین تصنیف های فارسی ضبط شده به وسیلۀ گرامافون تصنیفِ «در ملکِ ایران» و «عروسِ گل از بادِ صبا» درخور ذکر است. با گسترشِ ورودِ گرامافون به ایران، رفته رفته شغلِ تعمیرِ گرامافون، گرامافون سازی، نیز پدید آمد. نخست، ساعت سازها و سپس تعمیرکارانِ چرخِ خیاطی به تعمیرِ گرامافون، که دانشِ فنیِ چندانی نیاز نداشت، پرداختند.

مترادف ها

phonograph (اسم)
دستگاه ضبط صوت، گرامافون، گرام، صدا نگار

talking machine (اسم)
دستگاه ضبط صوت، گرامافون

gramophone (اسم)
گرامافون، دستگاه حبس صدا، نوعی دستگاه ضبط صوت قدیمی

phonographic (صفت)
دستگاه ضبط صوت، گرامافون، گرام، صدا نگار

فارسی به عربی

حاکی

پیشنهاد کاربران

جعبه آواز ؛ در تداول عامه گرامافون را میگویند. جعبه صوت.
واک نگار

بپرس