گل الود

/gelAlud/

معنی انگلیسی:
muddy, turbid, splashed with mud, murky

لغت نامه دهخدا

( گل آلود ) گل آلود. [ گ ِ ]( ن مف مرکب ) تیره از خاک و لای. گل آلوده :
در گریه وداع تذروان کبک لب
طاووس وار پای گل آلود میبریم.
خاقانی.
دلم که خدمت زلف تو کرد چون گلسر
نکرده پای گل آلود شانه بازآورد.
خاقانی.
هر شام کز این خم گل آلود
بر خنبره فلک شود دود.
نظامی.
- امثال :
آب را گل آلود کردن و ماهی گرفتن .
و رجوع به گل آلوده شود.

فرهنگ فارسی

( گل آلود ) یا خم گل آلود . کر. زمین : هر شام کزین خم گل آلود بر خنبر. فلک شود دود ... ( نظامی )

واژه نامه بختیاریکا

( گل آلود ) شُله شوو؛ گلّین؛ لِقِن؛ هره هره ای

مترادف ها

thick (صفت)
سفت، انبوه، گل الود، چاق، کلفت، ستبر، ضخیم، تیره، غلیظ، پر پشت، چاق و چله، گرفته، ابری، زیاد، صخیم

bedraggled (صفت)
کثیف، گل الود، الوده، خیس

muddy (صفت)
گل الود، تیره، گلی، چرکین، پر از گل

shod (صفت)
گل الود

turbid (صفت)
گل الود، تیره، مه الود، کدر، درهم و برهم

feculent (صفت)
گل الود، مثل مدفوع

فارسی به عربی

سمیک , عکر , موهل

پیشنهاد کاربران

به کردی جنوبی ( لهجه کرمانشاهی/کلهری ) :
لیخِن=Līxen
کثیف و گلی یا گلی شدن آب
( گ _ ُ ) :
*دچاره تهو و استفراغ شدن
*پوسیده شدن
*نو گُل
*درخت یا بوته ای که شروع به شکوفه و غنچه دادن کرده باشد.
*گُل همیشه بهار یعنی همیشه غنچه و گل دارد
( گ – ِ ) :
*کثیف شده ، *آلوده، *گرفتار عذابی شدن
...
[مشاهده متن کامل]

*گِلی که به واسطه کثیفی دیگر پاک نباشد *اشاره به انسانی دارد که به چیزی مبتلا گشته، و سخت بتواند از آن خلاص شود، و بسته به نوع جمله به دوصورت زیر بیان می شود.
مثال:آلوده به عشق، جنبه ی مثبت
مثال:آلوده به شهوت ، جنبه ی منفی
*زمینی که آلوده شده باشد

یعنی اب را کثیف کردن . یعنی کثیف .
آب گلی
آلوده
گلی
کثیف

بپرس