گلرخ

/golrox/

معنی انگلیسی:
rose-cheeked

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

گلرخ. [ گ ُ رُ ] ( ص مرکب ) آنکه صورتش چون گل باشد. گلروی. زیباروی. گلچهره. خوش صورت :
ز هر خرگهی گلرخی خواستند
به دیبای چینی بیاراستند.
فردوسی.
کنیزان گلرخ فزون از هزار
به دشت آمدند هر یکی چون بهار.
اسدی.
کنیزان گلرخ فرازآمدند
همه پیش جم در نماز آمدند.
اسدی.
همه دشت گلرخ همه باغ پرگل
رخ گل معصفر گل رخ مزعفر.
ناصرخسرو.
ابر بارنده زبر چون دیده وامق شود
چون بزیرش گلرخان چون عارض عذرا کند.
ناصرخسرو.
تو گلرخی من سالها پاشیده بر گل مالها
چون لاله مشکین خالها گلبرگ رعنا داشته.
خاقانی.
دلفریبی به غمزه جادوبند
گلرخی قامتش چو سرو بلند.
نظامی.
هر گل نو ز گلرخی یاد همی کند ولی
گوش سخن شنو کجا دیده اعتبار کو.
حافظ.
هر کجا آن شاخ نرگس بشکفد
گلرخانش دیده نرگسدان کنند.
حافظ.

فرهنگ فارسی

گلچهره، خوبره، خوشگل، زیبا، کسی که رخ اومانندگل سرخ باشد، گلرخساروگلعذارهم میگویند
آنکه چهره اش در لطافت و رنگ همچون گل ( سرخ ) باشد گلچهر گلروی : هر گل نو ز گلرخی یادهمی کند ولی گوش سخن شنو کجا دید. اعتبار کو ? ( حافظ )

فرهنگ عمید

کسی که رخ او مانند گل سرخ باشد، گل چهره، خوب رو، خوشگل، زیبا، گل رخسار، گل عذار.

پیشنهاد کاربران

گلرخ : گلرخ اسم دختر ( فارسی ) به معنی آن که چهره ای زیبا چون گل دارد ، گل رخسار ، گلچهره ، دارای چهره ای مانند گل ، زیبا روی .
به نظر من اسم گلرخ اصلا این معانی که میگن رو نداره مخصوصا ایشون به هر حال هر کی یک نظری داره و اینکه گرلرخ معنی صورت زیبا رو نداره
کسی که صورتی زیبا همچون گل سرخ ( رز ) داشته دارد
کسی که چهره او به لطافت گل سرخ ( رز ) است
زیبا - گلرو

بپرس