گلچین کردن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
مترادف ها
گلچین کردن، نشان دار کردن، باریکه دادن به، نوار زدن به
چیدن، کشیدن، کندن، گلچین کردن، لخت کردن، بصدا در اوردن، ناگهان کشیدن
جمع اوری کردن، گلچین کردن
گلچین کردن، برگزیدن و جدا کردن