گلوان

لغت نامه دهخدا

گلوان. [ گ ُ ] ( اِ ) نام یکی از محصولات بلوط و این نام در سردشت متداول است. ( مؤلف ). قلقاف. گل گاو.

گلوان. [ گ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش سلدوز شهرستان ارومیه واقع در 8هزارگزی جنوب باختری نقده و 2500گزی جنوب خاوری راه شوسه نقده به بانه.هوای آن سرد و دارای 317 تن سکنه است. آب آن از دره و چشمه و محصول آن غلات ، توتون و چغندر است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

گلوان. [ گ َ ]( اِخ ) دهی است از دهستان نازلو بخش حومه شهرستان ارومیه واقع در 6هزارگزی خاور راه شوسه ارومیه به سلماس. هوای آن معتدل و دارای 70 تن سکنه است. آب آن از نازلوچای و محصول آن غلات ، توتون ، کشمش و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جوراب بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) اجسام کروی شکلی بقطر ۱٠ تا ۱۲ میلیمتر که دارای برجستگیهای متعدد است و بر اثر گزش حشر. مخصوصی بنام سینیپس کالائه تینکتوریائه بر روی جوانه های درخت بلوط ظاهر میشود و آنها را بنامهای مازو مازوج برارمازو برارمازی قلقات گلوان زشگه کره خرنوک یا سه چک مازورو سکانیز مینامند . این اجسام دارای تانن بسیار هستند و بعنوان قابض قوی در پزشکی بکار میروند و بعلاوه در صنعت جهت تهی. مرکب سیاه و رنگ کردن پارچه ها و نیز در دباغی مورد استفاده قرار میگیرند . اجسام مزبور محل رشد تخمهای حشر. مذکور در فوق اند و پس از آنکه تخمها تبدیل به حشر. کامل شوند گلگاو را سوراخ میکنند و از آن خارج میشوند .
دهی است از دهستان نازلو بخش حومه شهرستان رضائیه .

دانشنامه عمومی

گلوان نام روستایی در ۶ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان نقده از استان آذربایجان غربی می باشد. جمعیت روستا در حدود ۸۵۶ نفر می باشد. مردم روستا کرد زبان بوده و سنی مذهب می باشد. [ ۱]
عکس گلوان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس