گودار

لغت نامه دهخدا

گودار. [ گ ُ ] ( اِخ ) بنیامین ( 1849 - 1895 م. ). آهنگساز فرانسوی متولد در پاریس. وی سازنده لاویواندیر است.

گودار. ( اِخ ) دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع در یک هزارگزی باختر کوهدشت در کنار باختری اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت. جلگه و معتدل مالاریایی است.سکنه آن 27 تن است. آب آن از رود گودارپهن تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

بنیامین آهنگساز فرانسوی ( و. پاریس ۱۸۴۹ - ف. ۱۸۹۵ م . ) . معروفترین آهنگ وی [ لاویواندیر ] است .
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد

گویش مازنی

/goodaar/ فرمی از اجرا در موسیقی مازندرانی که با دخالت فرهنگ و لهجه ی کولیان مهاجر منطقه یعنی گودارها شکل یافته استاین فرم موسیقی مازندران در مناطق شرقی از علی آبادکتول تا شهرستان ساری مورد استفاده است

پیشنهاد کاربران

گودار یا گودر یا گدار:نام گروهی از خنیاگران هندی الاصل می باشد که در سراسر مازندران خصوصاً مناطق شرقی این استان پراکنده اند
رابینو مورخ در سفرنامه خود ه به سال 1839 میلادی نگاشته شد، راجع به اقوام ساکن در مازندران می نویسد: "برخی از خانواده های گودر بنکشی، بربری، کراچی، یا کولی ها نیز در مازندران دیده می شوند. "
...
[مشاهده متن کامل]

جی سی نی پیه در یادداشتهای سفر به ایران که به سال 1874 میلادی نگاشته شد از چند خانواده از نژادی نامعلوم معروف به گدار نام می برد که این گدارها را پاریاهای مازندران می خوانند، و مدعی است که وضع زندگی و درجه اجتماعی این گدارها بی شباهت به بومیان هند یعنی افراد قبایلی چون کولیها، بهبل ها و داریها نبود. ایشان معمولاً به کارهایی از قبیل مراقبت ابنیه، شکار و ماهیگیری روزگار می گذراندند و در عین حال که اسماً در زمره مسلمانان به شمار می آمدند قسمت اعظم خوراک آنها از گوشت خوکهای وحشی تامین می شد هر چند گاهی مسلمانان دختران زیباروی این جماعت را به زنی می گرفتند اما به طور کلی وصلت بین آنها و سایر سکنه اشرف به ندرت اتفاق می افتد.
همچنین در تاریخ و جغرافیای بهشهر آمده است: "گدارها که عقاید و عادات مخصوصی دارند شغلشان رامشگری و شکار خوک و محافظت زراعت کشاورزان است.
گودارهای مازندران در حال حاضر به طور تقریب بیش از دو هزار خانوار را تشکیل میدهند که در نواحی مختلفی همچون تنکابن، نور و کجور، آمل، ساری، بهشهر، گرگان و کتول سکونت دارند. تجمع اصلی آنها در قنبرآباد و حوالی چهارقلعه عبدالملکی واقع در شهرستان بهشهر می باشد.
امروزه گودارها در مجموعه فرهنگ، اعتقادات و آداب و رسوم منطقه مستحیل شدند. اگرچه هنوز برخی از آئین ها و آداب قومی مانند مراسم ازدواج، طلاق، نوع مناسبات خانواده و برخی از شئون اجتماعی گذشته خود را حفظ نموده اند. این قوم در برخی از منابع قدیمی تر و همچنین محاورات گذشته مردم منطقه به گودر و گوسار نیز شهرت داشته اند.

گودار نام یکی از طوایف کولی ( Gypsy ) در ایران، نام یکی از مردمان رومان در ایران

بپرس