یوسف کشمیری

لغت نامه دهخدا

یوسف کشمیری. [ س ُ ف ِ ک َ / ک ِ ] ( اِخ ) درویش یوسف. از شاعران قرن یازدهم بود و در سلاسل معانی و الفاظش ، پای فکر و نظر زنجیری. او راست :
دلم به حلقه لعل تو مایل افتاده ست
چه آتش است که در خانه دل افتاده ست.
( از صبح گلشن ص 617 ) ( از فرهنگ سخنوران ).
و رجوع به فرهنگ سخنوران شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس