یونانی

/yunAni/

معنی انگلیسی:
greek, grecian, greco-, hellene, hellenic

لغت نامه دهخدا

یونانی. ( ص نسبی ، اِ ) منسوب به یونان. هر چیز منسوب ومربوط به کشور یونان. ( یادداشت مؤلف ) :
ساخت آنگه یکی بیوکانی
هم بر آیین و رسم یونانی.
عنصری.
|| اهالی یونان.مردم یونان. که از مردم یونان باشد. اهل یونان. از یونان. گِرِک. گرس. هلن. آغریقی. آغریقیه. ( یادداشت مؤلف ). || زبانی که در یونان بدان تکلم کنند. زبان مردم یونان. زبان یونان. زبان یونانی. ( یادداشت مؤلف ) :
تازی و پارسی و یونانی
یاد دادش مغ دبستانی.
نظامی.

فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱- منسوب به یونان . ۲- ازمردم یونان .

دانشنامه آزاد فارسی

یونانی (Greek)
بومیان یا ساکنان یونان باستان یا جدید، نیز مردمی با تبار، زبان و فرهنگ یونانی. زبان یونانی جدید زبانی هندواروپایی است که در یونان تکلم می شود و یونانی های قبرس و یونانی تبارها، به ویژه در کانادا، امریکا و استرالیا، به آن تکلم می کنند.

مترادف ها

grecian (صفت)
یونانی

greek (صفت)
یونانی

فارسی به عربی

یونانی

پیشنهاد کاربران

در زبان یونانی برای اندازه گیری و زمان و پیشین و پسین و برای علم وجود دارد و این تمام کلمات علمی و بین الملی و تمام کلمات علمی دنیا و زبان انگلیسی از یونانی برگرفته شده که بدلیل گستردگی واژگان و معانی گوناگون هست
یونانی زبان دانش در دوران باستان است که کلمات زیادی را برای معانی عددی _مبتدی و ابتدایی_پیش نمایش_کوچک_کوچک اندازه _ اعداد مانند بیلیلون و بیلیارد و ورزش ها مانند بیلیارد ( اسنوکر ) و یا گلف _ یا پیشین و بسیاری از کلمات رومی و انگلیسی داراست .
مهری

بپرس