bu

/bət//bət/

مخفف:، دیوان، دفتر، اداره، مخفف: دیوان، اداره مخفف: بوشل

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "bushel" or "bushels."

جمله های نمونه

1. Bu yao fa feng, she used to tell them all the time stop acting crazy.
[ترجمه گوگل]بو یائو فا فنگ، او همیشه به آنها می گفت که دیگر دیوانه رفتار نکنند
[ترجمه ترگمان]اما او همیشه به آن ها می گفت که دیگر دیوانه بازی در میان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The prime minister, Bu lent Ecevit, has ordered an inquiry.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر بو لنت اجویت دستور تحقیق داده است
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر، بو Ecevit، دستور تحقیق داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When Abdulrahman Bu Riziq explained why he lived in a tent he remarked the absence of policemen.
[ترجمه گوگل]وقتی عبدالرحمن بوریزق توضیح داد که چرا در چادر زندگی می کند، به غیبت پلیس اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]عبدالرحمان بو Riziq، زمانی که عبدالرحمان بو توضیح داد که چرا در یک چادر زندگی می کند، اظهار داشت که نبود ماموران پلیس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Acenaphthylene Bu manufactured for Seoul Tak, please leave Seoul.
[ترجمه گوگل]Acenaphthylene Bu برای سئول تاک ساخته شده است، لطفا سئول را ترک کنید
[ترجمه ترگمان]Acenaphthylene بو برای سیول Tak تولید شد، لطفا سئول را ترک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It can also bu used as a reserved power source for emergent case.
[ترجمه گوگل]همچنین می تواند به عنوان منبع تغذیه رزرو شده برای موارد اضطراری استفاده شود
[ترجمه ترگمان]هم چنین می تواند به عنوان یک منبع قدرت ذخیره برای موارد emergent استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Manage and maintain BU specific order lists, project lists and forecasts.
[ترجمه گوگل]لیست سفارشات خاص BU، لیست پروژه ها و پیش بینی ها را مدیریت و نگهداری کنید
[ترجمه ترگمان]مدیریت و حفظ فهرست های سفارش، فهرست های پروژه و پیش بینی ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This indicates that BU can be deemed as the available index in monitoring the proteid catabolism distribution, bodily load and the recovery situation.
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که BU را می توان به عنوان شاخص موجود در نظارت بر توزیع کاتابولیسم پروتئین، بار بدن و وضعیت بازیابی در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]این امر نشان می دهد که این دانشگاه می تواند به عنوان شاخص موجود در پایش توزیع proteid catabolism، بار بدنی و وضعیت ریکاوری تلقی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As a key member of the BU management team to participate in major business decision - making process.
[ترجمه گوگل]به عنوان یکی از اعضای کلیدی تیم مدیریت BU برای شرکت در فرآیند تصمیم گیری تجاری اصلی
[ترجمه ترگمان]به عنوان یکی از اعضای کلیدی تیم مدیریت اتحادیه برای شرکت در فرآیند تصمیم گیری مهم کسب وکار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bu a bell vibrates a mere few hundred times a second, in the range of human hearing, the aluminum ion vibrates at 1 quadrillion times a second.
[ترجمه گوگل]یک زنگ فقط چند صد بار در ثانیه می لرزد، در محدوده شنوایی انسان، یون آلومینیوم 1 کوادریلیون بار در ثانیه می لرزد
[ترجمه ترگمان]Bu یک زنگ ساعت چند صد بار در محدوده شنوایی انسان نوسان می کند، یون آلومینیومی در ۱ چهار گوشه در ثانیه نوسان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Making Samples and Mock up for BU Contractors and BU Distribution.
[ترجمه گوگل]ساخت نمونه و ماکت برای پیمانکاران BU و توزیع BU
[ترجمه ترگمان]ساخت نمونه ها و برقراری ارتباط برای پیمانکاران کویتی و توزیع بسته ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ye BU Xiang County is located in the center, away from county seat 10 kilometers north.
[ترجمه گوگل]شهرستان Ye BU Xiang در مرکز، به دور از صندلی شهرستان در 10 کیلومتری شمال واقع شده است
[ترجمه ترگمان]یکی از شهرستان های استان ژیانگ یو در مرکز شهر واقع شده است و در فاصله ۱۰ کیلومتری شمال قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then there are the film directors (Bu?uel and Zeffirelli) and the actors (Laurence Olivier, Merle Oberon, Raph Fiennes, Susannah York, Juliette Binoche).
[ترجمه گوگل]سپس کارگردانان فیلم (بوئل و زفیرلی) و بازیگران (لارنس اولیویه، مرل اوبرون، راف فاینس، سوزانا یورک، ژولیت بینوش) قرار دارند
[ترجمه ترگمان]بعد کارگردانان فیلم (بو)هستند؟ uel و Zeffirelli)و بازیگران (لورنس Olivier، Merle اوبرون، Raph Fiennes، نیویورک، ژولیت Binoche)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The safety test shows Granule Bu Fei is safe, nontoxic and non - side effect.
[ترجمه گوگل]تست ایمنی نشان می دهد که Granule Bu Fei ایمن، غیر سمی و بدون عارضه است
[ترجمه ترگمان]تست ایمنی نشان می دهد که granule بو Fei ایمن، nontoxic و غیر جانبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bu Jingyun to go alone, two Jue Wushen the upper hand.
[ترجمه گوگل]بو Jingyun به تنهایی، دو جو Wushen دست بالا
[ترجمه ترگمان]او دوباره او را بلند کرد تا تنها برود، دو دستش را روی دست بالایی گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To promote our long business relations, we can let you make the payment bu usance L/C, and pay the interest at the current rate of international monetary market.
[ترجمه گوگل]برای ارتقای روابط تجاری طولانی مدت خود، می توانیم به شما اجازه بدهیم که پرداخت را با استفاده از L/C انجام دهید و بهره را با نرخ فعلی بازار پولی بین المللی بپردازید
[ترجمه ترگمان]برای ترویج روابط تجاری طولانی مان، می توانیم به شما اجازه دهیم که پرداخت bu usance L \/ C را انجام دهید و به نرخ فعلی بازار پولی بین المللی توجه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• large private university located in boston (massachusetts, usa)

پیشنهاد کاربران

Bu : ( ترکی استانبولی ) این، ضمیر اشاره به نزدیک
Bu aşkın daha en başından
Korkuyordum ben zamandan
ترجمه تحت الفظی :از همان آغاز این عشق از زمان می ترسیدم
ترجمه آزاد : از همان لحظه ای که عشق ما آغاز گردید از این لحظه ی جدایی هراس داشتم و نگران جدای مان از همدیگر بودم .
...
[مشاهده متن کامل]

منبع: شعر ترانه ی : ( مثل یک گناه ) Bir Gūnah Gibi

بپرس