دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١,٦٢٨
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٩٠٩
لایک
لایک
١٧١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٤١

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٥ سال پیش
دیدگاه
٢

عفن، تعفن، متعفن، عنیف، عفعن گندیده، بدبو، زهم _ آلوده_ بوی نامطلوب تا چشم کار می کرد همه جا جنازه افتاده بود بوی نَتَن و " عَفْعَن" فضا را پر کرد ...

تاریخ
٥ سال پیش
دیدگاه
٧٩

سمع، استماع، مستمع |جِ مستمعان، مستمعین شنیدن، شنونده ( گان ) ، شنود کننده ( گان ) مبصران و "مستمعان" فهیم برنامه ی عصرگاهی ( بینندگان و شنوندگان ...

تاریخ
٥ سال پیش
دیدگاه
٧

خُل ( به ضمه ) : در عامیانه به وضعیت سفاهت اطلاق می شود _ آنکه خوب و بد را تمیز ندهد، نه آنکه مشاعر خود را از دست داده، که به آن جنون گویند! خُل وض ...

تاریخ
٥ سال پیش
دیدگاه
٤

دحو: گستردن، گسترانیدن _ کشیدن، وسعت دادن _ پهناور نمودن و. . . ارض: زمین "دحوالارض": گسترانیدن و مفرش گردانیدن خشکی زمین در دنیا _ روز و شبی که خد ...

تاریخ
٥ سال پیش
دیدگاه
١٤

مقرب، قریب، قرب، تقرب، تقریب: نزدیکی، همجواری، خویشی، اقوام، عزیزان، عزیزشدگان _ جایگاه. مکانت. مرتبت. قدر. ارج. شأن. اعتبار _ حضورپیداکردن، راهیاب ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.