نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
buzzing: در حال وزوز کردن پر شور و پر انرژی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow a kiss: ( مجازی ) عشق ورزیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
force off: متقاعد کردن یا مجاب کردن یا تحت فشا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
force off: متقاعد کردن یا مجاب کردن یا تحت فشا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pop off: جدا شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
good deal: به قیمت خوبی خریدن به قیمت مناسب خ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take pulse: نبض گرفتن به وسیله انگشت با لمس مچ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take pulse: نبض گرفتن به وسیله انگشت با لمس مچ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
contraception: پیشگیری از بارداری وسیله پیشگیری ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get shots: آمپول زدن تزریق کردن ( واکسن یا مو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get shots: آمپول زدن تزریق کردن ( واکسن یا مو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
positive discrimination: دادن امتیاز های خاصی به گروهی از مر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
positive discrimination: دادن امتیاز های خاصی به گروهی از مر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to place: شرط بستن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a flutter: شرط کوچک بستن بر روی چیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a flutter: شرط کوچک بستن بر روی چیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bookmarker: دکه شرط بندی The shop of a bookmar ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bookmarker: دکه شرط بندی The shop of a bookmar ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bookmarker: کسی مسئول شرط بندی تو مسابقات و شر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jackpot: موفقیت یا شانس بزرگ در چیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pools: شرط بندی در فوتبال
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
football coupon: فرم برای شرکت در شرطبندی فوتبال لی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
football coupon: فرم برای شرکت در شرطبندی فوتبال لی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gamblers anonymous: سازمانی که کمک میکند به مردمی که به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gamblers anonymous: سازمانی که کمک میکند به مردمی که به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
good cause: چیزهایی از قبیل خیریه که شایستگی کم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when is rome do as romans do: ضرب المثل : خواهی نشوی رسوا همرنگ ج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
when is rome do as romans do: ضرب المثل : خواهی نشوی رسوا همرنگ ج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slice up: حلقه حلقه کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on one: باعث شود احساس گناه یا ناراحتی داشت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on one: باعث شود احساس گناه یا ناراحتی داشت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dna profiling: مترادف DNA Fingerprinting روشی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dna profiling: مترادف DNA Fingerprinting روشی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dna fingerprinting: مترادف DNA profiling روشی که با ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
genetic fingerprinting: مترادف DNA Fingerprinting DNA prof ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
genetic fingerprinting: مترادف DNA Fingerprinting DNA prof ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lady time: زمان پریود خانوم ها
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lady time: زمان پریود خانوم ها
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shout out: این برای دوستان که به معنی بالا شک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cowgirl: به پوزیشن سکسی که مرد زمین خوابیده ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go on the diet: رژیم گرفتن شروع کردن به کم خوردن و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take its toll on: اثر منفی گذاشتن بر روی کسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
presenteeism: در سر کار ماندن برای مدت طولانی تر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
creutzfeldt jakob disease: جنون گاوی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
BSE: جنون گاوی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
screen: معاینه کردن چک کردن بررسی کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fload out: ترک کردن رهسپار شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flood out: ترک کردن رهسپار شدن مجبور به ترک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mode: مد ( آماری ) به ارزش یا مقداری که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nonexpert: آدم نابلد غیر متخصص
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
counter pressing: پرس شدید بعد از ( از دست دادن ) توپ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
counter pressing: پرس شدید بعد از ( از دست دادن ) توپ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gegenpressing: پرس شدید بعد از ( از دست دادن ) توپ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gegenpressing: پرس شدید بعد از ( از دست دادن ) توپ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sooty tern: پرستو دریایی پشت سیاه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sooty tern: پرستو دریایی پشت سیاه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thick billed: منقار کلفت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fleetest: سریعترین
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lead foot: عشق سرعت کسی که تمایل زیادی به ران ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ordeal: تجربه وحشتناک و سخت آزمون سخت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do good: فایده داشتن مفید بودن تاثیر مثبت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
heavens: یا خدا. . !!! همون معنی یا ابوالفضل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a leopard can: همون ضرب المثل:توبه گرگ مرگ است مرد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put it: بیان کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bide time: منتظر ماندن ( برای مدت طولانی ) در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
consulting house: مرکز مشاوره
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
towered: روییدن بلند تر شدن اوج گرفتن رو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
towered: روییدن بلند تر شدن اوج گرفتن رو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
salve raids: شکار برده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
overexploited: بیش از حد بهره برداری کردن بیش از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hear something on the grapevine: فهمیدن چیزی یا اطلاعاتی از شخصی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hear something through the grapevine: فهمیدن چیزی یا اطلاعاتی از شخصی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bush telegraph: اخبار رد و بدل شده ( معمولا پشت تلف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hear something on the bush telegraph: فهمیدن چیزی یا اطلاعاتی از شخصی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to come straight to the point: یک راست سر اصل مطلب رفتن بدون هدر د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
craigslist: اگه صفت باشه به معنی آشغال دست دو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slide off: سر خوردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slide off: سر خوردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
writing on the wall: اجتناب ناپذیر بودن شکست یا مصیبت یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
explore every avenue: ● بررسی یا پیگیری هر وسیله ممکن برا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
have one's back to the wall: در یک موقعیت بدی بودن که راحل آسانی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have your back to the wall: ( عامیانه ) در تنگنا بودن، سخت گرفت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have one's back again the wall: ( عامیانه ) در تنگنا بودن، سخت گرفت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have your back against the wall: ( عامیانه ) در تنگنا بودن، سخت گرفت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in a tight corner: ( عامیانه ) در تنگنا بودن، سخت گرفت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bow to the inevitable: قبول کردن چیزی که میخواهد اتفاق بیف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bow to the inevitable: قبول کردن چیزی که میخواهد اتفاق بیف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
face facts: پذیرش یا رویارویی با حقیقت چیزی یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
face facts: پذیرش یا رویارویی با حقیقت چیزی یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pop a question: درخواست ازدواج کردن از کسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wax lyrical: صحبت کردن در مورد چیزی باشور و اشتی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with the benefit of hindsight: درک و ارزیابی یک رویداد یا موقعیت ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
with the benefit of hindsight: درک و ارزیابی یک رویداد یا موقعیت ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wise after the event: درک و ارزیابی یک رویداد یا موقعیت ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with all the trimmings: داشتن تمام چیزهای اضافی که به طور س ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
watch this space: به چیزی که ذکر کردم توجه کنید زیرا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
watch this space: به چیزی که ذکر کردم توجه کنید زیرا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cope with: تحمل کردن یا ساختن با وضع . . . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sympathetic ear: سنگ صبور
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
move on: رفتن چیز جدید شروع کردن تغییر دید ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pull yourself together: احساسات خودتو کنترل کن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get your act together: به زندگی خود نظم دادن احساسات خود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
there's no use: فایده ای نداره بیهوده است
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
crying over spilt milk: ناراحت شدن برای چیزی که دیگه نمیتون ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crying over spilt milk: ناراحت شدن برای چیزی که دیگه نمیتون ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give a pep: انرژی دادن سرحال آوردن نیرو دادن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give a pep: انرژی دادن سرحال آوردن نیرو دادن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep your nose to the grindstone: سخت کار کردن سخت کار کردن به صورت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep your nose to the grindstone: سخت کار کردن سخت کار کردن به صورت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
too numerous to mention: برای تاکید در مورد تعداد زیادی از م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
too numerous to mention: برای تاکید در مورد تعداد زیادی از م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mountain to climb: یک کار یا چالش بسیار دشوار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mountain to climb: یک کار یا چالش بسیار دشوار
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put one's back into it: با نهایت توان و انرژی سخت کار کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put one's back into it: با نهایت توان و انرژی سخت کار کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put off until tomorrow: به تاخیر انداختن فعالیتی تا بعدا
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put off until tomorrow: به تاخیر انداختن فعالیتی تا بعدا
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave someone to the tender mercies of someone: سپردن کسی یا چیزی جهت مراقبت یا رسی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
runabout: اتومبیا رو باز سبک بدون درب و پنجره
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come before: پیش قرار گرفتن جلو بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go in advance of: پیش قرار گرفتن جلو بودن مقدم بودن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at this moment in time: در شرایط فعلی در حال حاضر
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at this moment in time: در شرایط فعلی در حال حاضر
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bumpy ride: یک شرایط یا وضعیت با مشکلات فراوان
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smooth ride: یک شرایط یا وضعیت آرام و با آرامش
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smooth ride: یک شرایط یا وضعیت آرام و با آرامش
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
survival of the fittest: مهارتهایی از مردم کسانی که دارای ان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on a hiding to nothing: هر چه تلاش کنید شانسی برای موفقیت ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on a hiding to nothing: هر چه تلاش کنید شانسی برای موفقیت ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's one law for the rich: ( اصطلاح ) قانون برای همه یکسانه ه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
there's one law for the rich: ( اصطلاح ) قانون برای همه یکسانه ه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
one law for the rich and another for the poor: ( اصطلاح ) قانون برای همه یکسانه ه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
one law for the rich and another for the poor: ( اصطلاح ) قانون برای همه یکسانه ه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rocky ride: یک شرایط یا وضعیت با مشکلات فراوان
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rocky ride: یک شرایط یا وضعیت با مشکلات فراوان
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in blissful ignorance: در یک وضعیت که تو درمورد یک چیز ناخ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in blissful ignorance: در یک وضعیت که تو درمورد یک چیز ناخ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
the gory details: بیان تمام جزئیات مخصوصا چیزا ناخوشا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the gory details: بیان تمام جزئیات مخصوصا چیزا ناخوشا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pin your hope on something: اعتماد کردن به کسی یا چیزی وابسته ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pin your hope on: اعتماد کردن به کسی یا چیزی وابسته ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pin your hope on: اعتماد کردن به کسی یا چیزی وابسته ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
forlorn hope: شرایطی که شانس کمی برای موفقیت یا خ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
draw a veil over: حرف نزدن در مورد چیزی که مایه شرمند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
appallingly: به طور رقت انگیزی به طور ترسناکی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dead in the water: نداشتن هیچ امکان از موفقیت احتمال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dead in the water: نداشتن هیچ امکان از موفقیت احتمال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
left me high and dry: ●کسی را آس و پاس رها کردن ●کسی را ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
left me high and dry: ●کسی را آس و پاس رها کردن ●کسی را ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leave someone high and dry: کسی را آس و پاس ول کردن کسی را بی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go through the proper channels: استفاده از سیستم مشخص شده یا روش مش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go through the proper channels: استفاده از سیستم مشخص شده یا روش مش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you could not have been more wrong: جهت تاکید برای اینکه چقدر در گمراهی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you could not have been more wrong: جهت تاکید برای اینکه چقدر در گمراهی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
away from your desk: سرکار نبودن یا در دفتر نبودن برای ج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
away from your desk: سرکار نبودن یا در دفتر نبودن برای ج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
away from desk: در اتاق نبودن یا پشت میزش نبودن یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
away from desk: در اتاق نبودن یا پشت میزش نبودن یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the same story: داستان همیشگی شرایط یکسان چیزی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the same story: داستان همیشگی شرایط یکسان چیزی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the buck stops there: آخرین مسئول یا رده بالاترین مسئول ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the buck stops there: آخرین مسئول یا رده بالاترین مسئول ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
recorded delivery: Registered mail
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
recorded delivery: Registered mail
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
registered mail: Recorded delivery
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
registered mail: Recorded delivery
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well remembered: خوش خاطره
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
well remembered: خوش خاطره
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
darsi da fare: مشغول کاری شدن سکس کردن Get busy
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
darsi da fare: مشغول کاری شدن سکس کردن Get busy
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the victims of our own success: برای نشان دادن موفقیت دور از انتظار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the victims of our own success: برای نشان دادن موفقیت دور از انتظار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hitch up: زناشویی کردن، زن و شوهر شدن، وصلت ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have your work cut out: مواجه شدن با یک وظیفه یا کار مشکل ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have your work cut out: مواجه شدن با یک وظیفه یا کار مشکل ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to no purpose: بدون نتیجه باارزش یا مفیدی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to no purpose: بدون نتیجه باارزش یا مفیدی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chapter of accidents: یک سری از کارهایی که پشت سر هم اشتب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chapter of accidents: یک سری از کارهایی که پشت سر هم اشتب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gremlin in the works: مشکل فنی جزئی وقتی واسه یک ایراد ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gremlin in the works: مشکل فنی جزئی وقتی واسه یک ایراد ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get way: رسیدن یا داشتن چیزی که میخوای کاره ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's way: رسیدن یا داشتن چیزی که میخوای کاره ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's way: رسیدن یا داشتن چیزی که میخوای کاره ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make pay: مجازات کردن به سزا عمل رساندن تلا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make pay: مجازات کردن به سزا عمل رساندن تلا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
too close for comfort: آنقدر نزدیک که می ترسی یا مضطرب می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an accident waiting to happen: یک چیز یا موقعیت شخصی که به نظر می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blot on the landscape: چیزی که غیرجذاب تلقی می شود که ارزش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
risk life and limb: خود را به خطر انداختن، با جان خود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make no mistake about it: سوءتفاهم نشود برداشت غلط نشود بی ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make no mistake about it: سوءتفاهم نشود برداشت غلط نشود بی ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come away: دور شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hose down: با شلنگ آب پاشیدن جهت خاموش کردن آت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hose down: با شلنگ آب پاشیدن جهت خاموش کردن آت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
panic stations: یک احساس مشترک از استرس شدید اضطراب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
panic stations: یک احساس مشترک از استرس شدید اضطراب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on your beam ends: پول خیلی کم داشتن و در شرایط بحرانی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
speake too soon: گفتن چیزی قبل از اطلمینان از درست ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
charge down: باتری تموم کردن به علت تمام کردن ب ...
٤ ماه پیش