اسم با حرف غ

ترکیب دو اسم غلام و رضا ( فرمان بردار و خشنود )، [غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار، رضا]، ...

ترکیب دو اسم غلام و حسین ( فرمان بردار و زیبا )، [غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار، حسین]، ...

ترکیب دو اسم غلام و حسن ( ارادتمند و نیکو )، [غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار، حسن]، اراد ...

بنده حضرت ابوالفضل عباس ( ع )، غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار، عباس]، ارادتمند و فرمان ب ...

آمرزنده و بخشاینده، از نامهای خداوند، آمرزنده و بخشاینده ی گناهان ( خداوند )، از صفات و نام های خدا ...

بخشاینده و آمرزنده گناهان، از نامهای خداوند، بخشاینده و آمرزنده ی گناهان ( خداوند )، از صفات و نام ...

ترکیب دو اسم غلام و محمد ( ارادتمند و ستوده )، [غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار، محمّد]، ...

آبگیر، تالاب، آبگیری است بین مکه و مدینه در ناحیه ی جحفه، روز یا واقعه غدیر که در میان مسلمانان حائ ...

ثروتمند، بی نیاز، آن که از کمک و هم کاری دیگران بینیاز است، از صفات و نامهای خداوند، ( در فلسفهی قد ...

غنیمت گرفته و بهره مند

غلبه کننده بر دیگری در جنگ، فاتح، پیروز، مسلط، چیره، ( اَعلام ) ) نام هشتمین جدّ پیامبر اسلام ( ص ) ...

فریادرس، از نامهای خداوند، فریادخواهی، از صفات و نام های خداوند

پناه دین، پناه دین و آیین، ( اَعلام ) ) لقب دو تن از امیران آل کرت، غیاث الدین اول: [، قمری] امیر چ ...

جنگجوی مذهبی، عنوان چندتن از پادشاهان و افراد تاریخی

شیر بیشه

پسر بچه، شاگرد، بنده، کودک، پسر از هنگام ولادت تا آمد جوانی، ارادتمند و فرمانبردار، به صورت پیشوند ...

بخشایش و آمرزشِ گناهان، آمرزیدن، آمرزش

جوشیدن، غلی

از شخصیتهای تاریخی شاهنامه، نام پادشاه هیتال در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی، نیز نام شهری در آسیای ...

معرب از عبری، نام پسر ارم نوه نوح ( ع )

قازان، پادشاه مغولی ایران

قباد، از شخصیتهای شاهنامه، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام پسر کاوه آهنگر

اهل نجف

( عربی ) ] غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار + علی[، ارادتمند و فرمان بردار علی ] منظور اما ...