پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => شعر)
درود بر شما عزیزان ! هرگاه فعل کشته شدن ، مردن و اینگونه افعال به وسایل نورانی مثلا چراغ نسبت داده شود ایا تشخیص است درسته ؟ ولی طبق چیزی که من میدونم اینه که هرگاه فعل یا عملی که برای انسان است به چیزی نسبت داده شود که غیر انسان است یکی از انواع تشخیص میشود. مثلا عشق چون اید برد هوش دل فرزانه زا دزد دانا میکشد اول چراغ خانه را.
درک دریافت شما از این شعر چیه؟ چه نتیجه ای میشه ازش گرفت کسی نیک ببند به هردو سرای که نیکی رساند به خلق خدای
با توجه به بيت «شخصي به هزار غم گرفتارم / در هر نفسي به جان رسد کارم» مفهوم کنايي مصرع دوم در کدام گزينه آمده است؟
بیت "مرد و زن چون یک شود آن یک توی چونک یکها محو شد انک توی" به چیزی اشاره داره ؟
معنی بیت زیر جان سوی جسم آمد و تن سوی جان نرفت وان سو که تیر رفت حقیقت کمان نرفت (مولوی)
نيما، در سفر زير از چه سخن مي گويد و منتظر چيست؟ « خشك آمد كشتگاه من / در وجود او كشت همسايه / قاصد روزان ابري، داروگ ، كي مي رسد باران؟»
اندر ره رشد بر ایصال ، راشد یک پای سکوت است و دگر پای تفکر
بيت «بس پند که بود آنگه در تاج سرش پيدا / صد پند نو است اکنون در مغزسرش پنهان» با کدام بيت پيام مشترک دارد؟
از آنجا که اشعار حافظ پراز ایهام است دو تا از تفاسیری که میشود از این بیت گرفت: دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
تفاوت های بنیادین غزل پست مدرن و ترانه در ادبیات پارسی چه چیزهایی میتواند باشد؟