musically


مطابق اصول موسیقی، بطور خوش آهنگ

جمله های نمونه

1. musically illiterate
بی اطلاع از موسیقی

2. It's not as good a show, musically, as 'The Most Happy Fella'.
[ترجمه گوگل]از نظر موسیقایی، این نمایش به خوبی "The Best Fella" نیست
[ترجمه ترگمان]از نظر موسیقیایی این یک نمایش خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Musically there is a lot to enjoy.
[ترجمه عرفان کوه‌پیمان] موسیقانه چیزهای زیادی برای لذیدن وجود دارند
|
[ترجمه گوگل]از نظر موسیقی چیزهای زیادی برای لذت بردن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]چیزهای زیادی برای لذت بردن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Musically to break time of tempo is to brown off.
[ترجمه گوگل]از نظر موسیقی برای شکستن زمان تمپو، قهوه ای کردن است
[ترجمه ترگمان]Musically برای استراحت کردن زمان به رنگ قهوه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Both musically and lyrically it is very effective.
[ترجمه گوگل]هم از نظر موسیقایی و هم از نظر شعر بسیار موثر است
[ترجمه ترگمان]هر دو از نظر موسیقیایی و هم lyrically بسیار موثر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Musically speaking, their latest album is nothing special.
[ترجمه گوگل]از نظر موسیقی، آخرین آلبوم آنها چیز خاصی نیست
[ترجمه ترگمان]musically که صحبت می کند آخرین آلبوم آن ها چیز خاصی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Musically - forget it, but the spot effects are great and make up for the poor acoustic tones.
[ترجمه گوگل]از نظر موسیقی - فراموشش کنید، اما جلوه‌های نقطه‌ای عالی هستند و صدای ضعیف آکوستیک را جبران می‌کنند
[ترجمه ترگمان]musically - آن را فراموش کنید، اما اثرات نقطه ای عالی هستند و برای the صوتی ضعیف ایجاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I really enjoyed that, but musically I felt restricted.
[ترجمه گوگل]من واقعا از آن لذت بردم، اما از نظر موسیقی احساس محدودیت می کردم
[ترجمه ترگمان]من واقعا از آن لذت بردم، اما از نظر موسیقی احساس محدودیت می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Detroit-born musician has either musically directed or played the bass on more than 250 albums in less than 20 years.
[ترجمه گوگل]این نوازنده متولد دیترویت در کمتر از 20 سال بیش از 250 آلبوم را به صورت موسیقی کارگردانی کرده یا باس نواخته است
[ترجمه ترگمان]این موسیقی دان که از دیترویت متولد شده است یا از نظر موسیقی کارگردانی را به عهده دارد در کم تر از ۲۰ سال در بیش از ۲۵۰ آلبوم بازی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He's a genius, both intellectually and musically.
[ترجمه گوگل]او یک نابغه است، هم از نظر فکری و هم از نظر موسیقی
[ترجمه ترگمان]او یک نابغه است، هر دو عقل و شعور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Musically(Sentence dictionary), things take their cues from the staging s unsettling tone.
[ترجمه گوگل]از نظر موسیقی (فرهنگ جملات)، همه چیز نشانه های خود را از لحن ناراحت کننده صحنه پردازی می گیرد
[ترجمه ترگمان]کلمات (فرهنگ لغت نامه)، چیزها نشانه های خود را از لحن مضطرب به روی صحنه می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Musically and lyrically more direct than its predecessor, it reached deeper into the storytelling tradition.
[ترجمه گوگل]از نظر موسیقایی و غزلی مستقیم‌تر از نسخه قبلی خود، عمیق‌تر به سنت داستان‌سرایی رسید
[ترجمه ترگمان]musically و lyrically more از سلف خود، بیشتر در سنت داستان سرایی دست یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All this was my real growing up musically.
[ترجمه گوگل]همه اینها رشد واقعی من از نظر موسیقی بود
[ترجمه ترگمان]این همه چیز واقعی من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The musically gifted have probably fared better than most.
[ترجمه گوگل]استعدادهای موسیقی احتمالاً بهتر از سایرین عمل کرده اند
[ترجمه ترگمان]به احتمال قوی این استعداد از نظر موسیقی بهتر از بقیه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Musically, he was heading for a standard, slightly throw-away show, when the first special guest appeared.
[ترجمه گوگل]از نظر موسیقی، او به سمت یک نمایش استاندارد و کمی دور ریختنی می رفت که اولین مهمان ویژه ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]وقتی اولین مهمان ویژه ظاهر شد، او داشت به سمت یک استاندارد حرکت می کرد، وقتی اولین مهمان ویژه ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a musical manner; from a musical point of view; with harmony; with melodious accompaniment

پیشنهاد کاربران

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: موسیقانه

⚫ نگارش به خط لاتین: Musiğāne

⚫ آمیخته از: موسیقی ( music ) و �‍انه� ( ly )

⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : music / musical / musicality / musician / musicianship / musicology / musicologist
✅️ صفت ( adjective ) : musical
✅️ قید ( adverb ) : musically
آهنگین

بپرس