vulnerability

/ˌvəlnərəˈbɪləti//ˌvʌlnərəˈbɪlɪti/

معنی: اسیب پذیری
معانی دیگر: اسیب پذیری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the state of being vulnerable.

- She hid her vulnerability by pretending not to care what people said about her.
[ترجمه Mono] او با تظاهر به اهمیت ندادن به حرف مردم، خود را از آسیب دیدن حفظ میکند
|
[ترجمه ش.] او وانمود کرد اهمیتی به حرف مردم نمی دهد و به این ترتیب، ضعف و بی دفاعی خود را پنهان کرد.
|
[ترجمه 🐾 مهدی صباغ] او آسیب پذیری خود را با وانمود کردن اهمیت ندادن به آنچه دیگران درباره ش میگویند، پنهان می کند.
|
[ترجمه گوگل] او با تظاهر به اینکه مردم درباره او چه می گویند اهمیتی ندارد، آسیب پذیری خود را پنهان کرد
[ترجمه ترگمان] او آسیب پذیری خود را با وانمود کردن به اینکه مردم درباره او چه می گویند، پنهان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- It was a beautiful house, but I worried about its vulnerability to hurricanes.
[ترجمه ش.] خانه زیبایی بود ولی من نگران بودم نکند در مقابل طوفان آسیب پذیر باشد.
|
[ترجمه گوگل] خانه زیبایی بود، اما من نگران آسیب پذیری آن در برابر طوفان بودم
[ترجمه ترگمان] خانه زیبایی بود، اما من نگران آسیب پذیری آن در برابر تند بادها بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a particular trait or condition that makes one vulnerable.

- The invading army had superior weapons and more training, but it wasn't prepared to deal with the heat of the desert, and this vulnerability led to its defeat.
[ترجمه ش.] ارتش مهاجم مهمات و مهارت بهتری داشت اما آمادگی مقابله با گرمای بیابان را نداشت. این ضعف منجر به شکست آن ها شد.
|
[ترجمه گوگل] ارتش متجاوز دارای سلاح های برتر و آموزش بیشتر بود، اما آمادگی مقابله با گرمای بیابان را نداشت و همین آسیب پذیری منجر به شکست آن شد
[ترجمه ترگمان] ارتش مهاجم سلاح های بهتری داشت و آموزش های بیشتری داشت، اما آمادگی مقابله با گرمای بیابان را نداشت و این آسیب پذیری منجر به شکست آن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The cat was strong and quick, but her poor hearing was a major vulnerability.
[ترجمه گوگل] گربه قوی و سریع بود، اما شنوایی ضعیف او یک آسیب پذیری بزرگ بود
[ترجمه ترگمان] گربه قوی و سریع بود، اما شنوایی ضعیف او یک آسیب پذیری بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She hides her vulnerabilities well.
[ترجمه مسعود] او آسیب پذیری خود را به خوبی پنهان می کند. . . .
|
[ترجمه ش.] او نقاط ضعف خود را به خوبی پنهان می کند.
|
[ترجمه گوگل] او نقاط ضعف خود را به خوبی پنهان می کند
[ترجمه ترگمان] نقاط ضعفش رو پنهان می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The earthquake highlighted the vulnerability of elevated highways.
[ترجمه ویدا] زمین لرزه آسیب پذیری بزرگراه های مرتفع را بیشتر نشان داد.
|
[ترجمه گوگل]این زلزله آسیب پذیری بزرگراه های مرتفع را برجسته کرد
[ترجمه ترگمان]زمین لرزه، آسیب پذیری بزرگراه های مرتفع را مورد تاکید قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The gang had taken advantage of the immigrants' vulnerability.
[ترجمه گوگل]این باند از آسیب پذیری مهاجران سوء استفاده کرده بود
[ترجمه ترگمان]این باند از آسیب پذیری مهاجران سواستفاده کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His vulnerability makes him even more lovable.
[ترجمه گوگل]آسیب پذیری او را دوست داشتنی تر می کند
[ترجمه ترگمان]آسیب پذیری او او را دوست داشتنی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A baby is the embodiment of vulnerability.
[ترجمه گوگل]نوزاد مظهر آسیب پذیری است
[ترجمه ترگمان]کودک مظهر آسیب پذیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Taking long-term courses of certain medicines may increase vulnerability to infection.
[ترجمه گوگل]گذراندن دوره های طولانی مدت داروهای خاص ممکن است آسیب پذیری را در برابر عفونت افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]گذراندن دوره های طولانی مدت داروهای خاص ممکن است باعث افزایش آسیب پذیری در برابر عفونت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was intensely aware of his own vulnerability.
[ترجمه گوگل]او به شدت از آسیب پذیری خود آگاه بود
[ترجمه ترگمان]به شدت از آسیب پذیری خود آگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her vulnerability, her small-town sweetness are in temporary remission.
[ترجمه گوگل]آسیب پذیری او، شیرینی شهر کوچک او در حال بهبودی موقت هستند
[ترجمه ترگمان]آسیب پذیری دختر کوچکش بهبود موقتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Vulnerability sounds like truth and feels like courage. Truth and courage aren’t always comfortable, but they’re never weakness. Brene Brown
[ترجمه گوگل]آسیب پذیری مانند حقیقت به نظر می رسد و مانند شجاعت است حقیقت و شجاعت همیشه راحت نیستند، اما هرگز ضعف نیستند برن براون
[ترجمه ترگمان]آسیب پذیری مانند حقیقت به نظر می رسد و احساس شجاعت می کند حقیقت و شجاعت همیشه راحت نیستند، اما هیچ وقت ضعف نمی کنند Brene براون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. None the less, he was aware of John's vulnerability and John's need to be protected by adults against his destructive impulses.
[ترجمه گوگل]با این حال، او از آسیب پذیری جان و نیاز جان برای محافظت از بزرگسالان در برابر انگیزه های مخرب او آگاه بود
[ترجمه ترگمان]به هر حال، او از آسیب پذیری جان آگاه بود و جان باید توسط بزرگسالان در برابر انگیزه های مخرب او محافظت می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This vulnerability is completely absent from the modern media image of the imam.
[ترجمه گوگل]این آسیب‌پذیری در تصویر رسانه‌ای امروزی امام کاملاً غایب است
[ترجمه ترگمان]این آسیب پذیری در تصویر رسانه مدرن امام کاملا غایب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Often strong feelings of mistrust or vulnerability come because of something going badly wrong in another church or as a child.
[ترجمه گوگل]اغلب احساسات شدید بی اعتمادی یا آسیب پذیری به دلیل اتفاق بدی در کلیسای دیگری یا در دوران کودکی به وجود می آید
[ترجمه ترگمان]اغلب احساس قوی عدم اعتماد و یا آسیب پذیری به خاطر چیزی است که در یک کلیسای دیگر و یا به عنوان یک کودک بد پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Isabel became suddenly aware of her own vulnerability and of the need for preventive action.
[ترجمه گوگل]ایزابل ناگهان از آسیب پذیری خود و نیاز به اقدام پیشگیرانه آگاه شد
[ترجمه ترگمان]ایزابل ناگهان از آسیب پذیری خود و نیاز به اقدام پیشگیرانه آگاه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Being capable of risking showing one's own personal vulnerability while still maintaining professional standards.
[ترجمه گوگل]توانایی به خطر انداختن نشان دادن آسیب پذیری شخصی خود در عین حفظ استانداردهای حرفه ای
[ترجمه ترگمان]توانایی خود برای به خطر انداختن خطر آسیب پذیری شخصی خود در حالی که هنوز هم استانداردهای حرفه ای را حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On the other hand, the vulnerability of such old people creates considerable anxiety.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، آسیب پذیری این گونه افراد مسن، اضطراب قابل توجهی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، آسیب پذیری این افراد سالخورده اضطراب قابل توجهی را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Did her frailness, her vulnerability on that first meeting make her appear a nymphomaniac?
[ترجمه گوگل]آیا ضعف و آسیب پذیری او در اولین ملاقات باعث شد که او یک نیمفومونی به نظر برسد؟
[ترجمه ترگمان]آیا her، آسیب پذیری او در اولین ملاقات باعث شد که او به ظاهر a ظاهر شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اسیب پذیری (اسم)
vulnerability

تخصصی

[کامپیوتر] آسی پذیری

انگلیسی به انگلیسی

• defenselessness; susceptibility; quality of being easily hurt or harmed, sensitivity

پیشنهاد کاربران

آسیب پذیری ( vulnerability ) یک ضعف یا اختلال که موجب می شود یک دارایی ( Assets ) با ارزش دچار تهدید ( Threat ) بشود و احتمال این اتفاق و خود این اتفاق ریسک ( Risk ) قلمداد می شود.
در خانه شما اگر مناسب نباشد یک آسیب پذیری ( vulnerability ) است که می تواند دارایی ها ( Assets ) شما را دچار تهدید کند. به عمل سواستفاده از این آسیب پذیری توسط مهاجم Exploit گفته می شود. ریسک این اتفاق ( سرقت از خانه شما که در ضعیفی دارد ) ممکن است در منطقه ای بالا و در منطقه ی دیگر چندان بالا نباشد.
...
[مشاهده متن کامل]

آسیب پذیری. ضعف
مثال:
And I saw how splendor can illuminate even the most object vulnerabilities.
و من دیدم چطور شکوه و عظمت می تواند حتی قسمت اعظم ضعف و اسیب پذیری اهداف را روشن کند.
دوستان خواهشاً در نوشتن معنای کلمات خیلی دقت کنید. چون افراد زیادی از این معناها استفاده می کنند.
خانم فرزین صفوی معنای این لغت رو دوستان نوشتند. لطفاً مطالعه بفرمایید.
مسئولیت میشه responsibility.
بی دفاع
در روانشناسی: کسی که حالت تدافعی ندارد یا به اصطلاح گارد نمی گیره
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : vulnerability
صفت ( adjective ) : vulnerable
قید ( adverb ) : vulnerably
مسئولیت
( burden )
vulnerability ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: آسیب‏پذیری
تعریف: ضعف در طراحی و راه‏اندازی و عملکرد مدیریت یک سامانه که باعث نقض خطِ مشی امنیتی آن سامانه شود
آسیب پذیری
What made Bruce great in his films, unlike other action stars ( 90s Seagal ) he showed vulnerability in his fights. He wasn't this invincible super soldier. He was human.
try not to tell my intense vulnerability become a factor here
نذار که شکست شدید من عامل بشه ( یعنی شکست من باعث نشه از سر ترحم برای من اینکار رو بکنی )
شکنندگی
آسیب پذیری
حساسیت

نقطه ضعف
ضعف
انتقاد پذیری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس