بورک

لغت نامه دهخدا

بورک. [ رَ ] ( اِ ) نوعی از طعام باشد و بعضی گویند آش بغرا است. ( برهان ). نوعی از طعام. ( غیاث ). نوعی از آش ماست. ( رشیدی ).نوعی از طعام و گویند آش ماست است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج )....گویا بغرا بمرور زمان بورک شده است. ( از اصطلاحات و لغات دیوان ابواسحاق اطعمه ) :
بامدادان که بود از شب مستیم خمار
پیش من جز قدح بورک پرسیر مباد.
بسحاق اطعمه.
قدح پر بورک است و قلیه اندک
چه بودی گر چو بورک قلیه بودی.
بسحاق اطعمه.
|| سنبوسه. ( برهان ) ( غیاث ) ( ناظم الاطباء ). || قطاب. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). || زنگاری را نیز گویند که بر روی نان نشیند . ( برهان ). سبزی و زنگاری که بر روی نان نشیند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به بوز و بوزک شود. || شتل و آن زری باشد که در قمار ببرند و به حاضران دهند. ( برهان ). شتل قمار. ( رشیدی ). شتل که از زر به قماربرده به حاضران دهند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) :
ندانم چه بردی از این مزد بازی
که برد ترا هردو گیتی است بورک.
عمعق ( از آنندراج ).
مری ̍ کرد ابر سخاپیشه با تو
کف دست برزد که بسم اﷲ اینک
ندانم تو از وی چه بردی ولیکن
کنار جهان پرگهر شد ز بورک.
اخسیکتی ( از آنندراج ).
|| بوره و شوره. ( ناظم الاطباء ). || در عربی بمعنی مبارک بادباشد. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) پولی که قمار بازان پس از بردن برسم انعام بحاضران دهند شتل شتلی .

فرهنگ معین

(رَ ) ( اِ. ) ۱ - زنگار. ۲ - کَپَک .
( ~. ) ( اِ. ) ۱ - سنبوسه . ۲ - آشی که با آرد گندم می پزند.
( ~. ) ( اِ. ) پولی که قماربازان پس از بردن به رسم انعام به حاضران دهند.

فرهنگ عمید

۱. سنبوسه.
۲. آشی که با آرد گندم می پختند: قدح پُربورک است و قلیه، اندک / چه بودی گر که بورک، قلیه بودی؟ (بسحاق اطعمه: ۲۱۶ ).
۱. زنگار.
۲. کپک نان: تا تواند گفت نان را می خورم با نان خورش / می گذارد تا بر آن از کهنگی بورک فتد (سراج الدین راجی: مجمع الفرس: بورک ).
پولی که قمارباز پس از بردن پول حریف به رسم انعام به دیگران می دهد، شتل: ندانم تو از وی چه بردی ولیکن / کنار جهان پرگهر شد ز بورک (اثیرالدین اخسیکتی: مجمع الفرس: بورک ).

گویش مازنی

/boorek/ نام گاو نری که رنگ پوست آن زرد روشن باشد

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی بُورِکَ: مبارک باد - پربرکت باد
ریشه کلمه:
برک (۳۲ بار)

دانشنامه عمومی

بورک (استان اشوی داشکسیه). بورک ( به لهستانی: Borek ) یک منطقهٔ مسکونی در لهستان است که در گمینا ستوپنگتسا واقع شده است. [ ۱]
عکس بورک (استان اشوی داشکسیه)

بورک (بایرن). بورک ( به آلمانی: Burk ) یک شهر در آلمان است که در آنسباخ واقع شده است. [ ۱]
عکس بورک (بایرن)عکس بورک (بایرن)عکس بورک (بایرن)

بورک (شهرستان گووداپ). بورک ( به لهستانی: Borek ) یک روستا در لهستان است که در گمینا بانگه مازورسکیه واقع شده است. [ ۱]
عکس بورک (شهرستان گووداپ)

بورک (عراق). بورک ( به عربی: بورک شنکال ) یک منطقهٔ مسکونی در عراق است که در شهرستان سنجار واقع شده است. [ ۱] بورک ۱۸٬۲۵۹ نفر جمعیت دارد. [ ۲] [ ۳]
عکس بورک (عراق)عکس بورک (عراق)

بورک (ناحیه چسکه بودیوویتسه). بورک ( به چکی: Borek ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری چک است که در شهرستان چسکه بودیوویتسه واقع شده است. [ ۱] بورک ۱٫۹۳ کیلومتر مربع مساحت و ۱٬۳۶۲ نفر جمعیت دارد و ۴۱۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس بورک (ناحیه چسکه بودیوویتسه)عکس بورک (ناحیه چسکه بودیوویتسه)عکس بورک (ناحیه چسکه بودیوویتسه)

بورک (ناحیه هاولیتشکوف برود). بورک ( به چکی: Borek ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری چک است که در ناحیه هاولیتشکوف برود واقع شده است. [ ۱] بورک ۶٫۵۹ کیلومتر مربع مساحت و ۱۳۰ نفر جمعیت دارد و ۴۳۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس بورک (ناحیه هاولیتشکوف برود)عکس بورک (ناحیه هاولیتشکوف برود)عکس بورک (ناحیه هاولیتشکوف برود)عکس بورک (ناحیه هاولیتشکوف برود)

بورک (هاناک). بورک ( به ترکی استانبولی: Börk ) یک منطقهٔ مسکونی در ترکیه است که در هاناک واقع شده است. [ ۱] [ ۲]
عکس بورک (هاناک)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

النمل
فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِیَ أَن بُورِکَ مَن فِی النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻧﺰﺩ ﺁﻥ ﺁﻣﺪ ، ﻧﺪﺍ ﺭﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﭘﺮﺑﺮﻛﺖ ﺑﺎﺩ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﻜﻪ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ، ﻭ ﻣﻨﺰّﻩ ﻭ ﭘﺎﻙ ﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ . ( ٨ )
در زبان لری به معنی زمینی که یک سال کشت نمی شود
روستاهای بورک علیا - بورک سفلی - بورک زیلایی در استان کهگیلویه
مرکز سکونت طایفه زیلایی قوم بزرگ لر
در پارسی پهلوی:
بُرَک= borak ـ1ـ ماده ای مانند نمک که زرگران به کار برند ( برات هیدرات سدیم ) 2ـ زنگار، کپکی که روی نان نشیند 3ـ سنبوسه 4ـ آشی که با آرد گندم پزند 5 ـ پولی که قماربازان پس از بردن، به رسم انعام به هازِران ( حاضران ) دهند. .

بپرس