بی غم

/biqam/

مترادف بی غم: آسمون جل، بی خیال، بی فکر، لاابالی، لاقید

متضاد بی غم: دل مشغول

برابر پارسی: بی اندوه، بی رنج

معنی انگلیسی:
free from care of sorrow, worriless, blithe, carefree, careless, insouciant, lighthearted

لغت نامه دهخدا

بی غم. [ غ َ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + غم ) آنکه غم نداشته باشد. ( آنندراج ). بی رنج. بدون اندوه. عاری از حزن و ملامت. ( ناظم الاطباء ). بی اندوه. بدون غصه. خلی. سالی. ( یادداشت مؤلف ) :
بدو گفت دانی که کس در جهان
ندارد دل بی غم اندر نهان.
فردوسی.
گر آنجا که رفتی خوش و خرمست
چنان چون بباید دلت بی غمست.
فردوسی.
همه همچنان شاد و خرم زیید
بی آزار باشید و بی غم زیید.
فردوسی.
ای سرای تو نعیم دگر و زائر تو
سال و مه بی غم و دلشاد نشسته به نعیم.
فرخی.
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی.
سعدی.
دلم تا عشقباز آمد درو جز غم نمی بینم
دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمی بینم.
سعدی.
ما بی غمان مست ِ دل از دست داده ایم
همراز عشق و همنفس جام باده ایم.
حافظ.
اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست
رهروی باید جهانسوزی نه خامی بی غمی.
حافظ.
|| ( در تداول عامه ) بی درد. || بیرگ. ( فرهنگ عامیانه جمالزاده ). بی خیال. لاقید.

فرهنگ عمید

بی اندوه، آن که غم و غصه ندارد.

دانشنامه عمومی

بی غم یا الکی خوش فیلمی با بازی سالی هاوکینز و ادی مارسن که مایک لی آن را در سال ۲۰۰۸ کارگردانی کرد. این فیلم با دریافت چهار جایزه پیروز اصلی چهل و سومین جوایز سالیانه جامعه ملی منتقدان فیلم لقب گرفت؛ جایزه بهترین کارگردان، جایزه بهترین فیلمنامه و جایزه بهترین بازیگر زن برای سالی هاوکینز را گرفت و جایزه بهترین بازیگر مکمل برای ادی مارسن. [ ۲]
عمده شهرت سالی هاوکینز علاوه بر بازی در فیلم های ورا دریک ( ۲۰۰۴ ) و فینگر اسمیت ( ۲۰۰۵ ) به خاطر همین فیلم است که با نقش آفرینی در آن جایزه گلدن گلوب را به دست آورده است. [ ۳]
عکس بی غم
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

light-hearted (صفت)
سبکبار، لا ابالی، شاد، زنده دل، با نشاط، بی غم

پیشنهاد کاربران

بپرس