پماد
/pomAd/
مترادف پماد: ضماد، مرهم
برابر پارسی: زفتَک
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
جدول کلمات
مترادف ها
مرهم، روغن، پماد
پماد، روغن سر، عطر مخصوص پماد موی سر
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
مرهم
زِفت.
مرهم ، داروی روغنی، ضماد
مرهم ، ضِماد
بریزه
برابر پارسی برای واژه های بیگانه پماد، کرم، و ointment
برابر پارسی برای واژه های بیگانه پماد، کرم، و ointment
واژه پماد
معادل ابجد 47
تعداد حروف 4
تلفظ pomād
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: pommade] ( پزشکی )
مختصات ( پُ ) [ فر . ] ( اِ. )
آواشناسی pomAd
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
معادل ابجد 47
تعداد حروف 4
تلفظ pomād
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: pommade] ( پزشکی )
مختصات ( پُ ) [ فر . ] ( اِ. )
آواشناسی pomAd
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
پُمادیدن روی چیزی/کسی.
مَرهَمیدن روی چیزی/کسی.
مَرهَمیدن روی چیزی/کسی.