خرناس
/xornAs/
مترادف خرناس: خرخر، خرناسه، خروپف
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
* خرناس کشیدن: (مصدر لازم ) خرخر کردن.
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
جدول کلمات
مترادف ها
خرناس، خروپف
خر خر، خرناس، خروپف، جرعه مشروب
خرناس
خرناس
خرناس
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
خر صداست که ناخودآگاه در خواب در می آید: خرخر، خروپف.
ناس هم ریختی ست از نُس به معنای دهان.
خرناس یعنی خرخری که از دهان می آید.
ناس هم ریختی ست از نُس به معنای دهان.
خرناس یعنی خرخری که از دهان می آید.
خرناس می تواند با واژه هِناس، هناسه یا هه ناس که در گویشهای ایرانی به چم نفس است همریشه باشد.
شاید خُرهناس بوده ( خرخر نفس کشیدن ) که کم کم خرناس شده.
شاید خُرهناس بوده ( خرخر نفس کشیدن ) که کم کم خرناس شده.
خروپف کردن
رال
خرناس به معنی خروپف کردن میباشد